مجید درد داشت و از من خواست تا تیر خلاص بزنم. با عصبانیت گفتم به سمت دشمن تیر می‌زنم نه تو. تو باید زنده بمانی زیرا تا از بین بردن اسرائیل باید بجنگیم راوی : فرمانده شهید ............................................... سر انجام با خوردن چهار تیر به پهلوی مجید ، پس از سه ساعت خونریزی به شهادت رسید ............................................... هرکسی تیر می‌خورد بعد از یک مدت بی‌هوش می‌شود. مجید سه ساعت تمام بیدار بود و یک‌بند شوخی می‌کرد و حرف می‌زد تا اینکه شهید شد راوی: دوست شهید سالگرد آسمانی شدنت مبارک داداشم🥺💫 ۹۴/۱۰/۲۱ https://eitaa.com/Mohsendelha1370