❌ یک نشانه از سقوط اخلاقی یک جامعه ✍ احسان محمدی ◀️ تعمیرکار ماشین لباسشویی نشسته بود داشت چای می خورد. سری توی خانه چرخاند و گفت: - آقا این تلویزیون رو رد کن بره! 🖥 نگاه کردم به تلویزیون که کز کرده بود گوشه خانه. قیافه اش مثل دختری بود که به زور می خواستند شوهرش بدهند. گفتم: ما زیاد تلویزیون نگاه نمی کنیم. ازش راضی ام. ☕️ چای را هورت کشید و گفت: ما کارمون اینه. این مدل تلویزیون های ال جی یه قطعه دارن زود خراب میشه. بفروش به یکی. رد کن بره. گفتم: خب اون بنده خدا که می خره چی؟ اینجور که شما می گید دو روز بعدش خراب میشه. بلند شد وسایلش را جمع کرد گفت: خب بشه! شما رد کن بره ضرر نکنی. گفتم: وقتی می دونم خراب میشه چطور به یکی بفروشمش؟ من این کار رو نمی کنم، ترجیح میدم اینجا خراب بشه نه اینکه به کسی بفروشمش. 👀 گفت: بابا شما خیلی کارت درسته! ⛔️ توی چشم هایش نگاه کردم. انگار باورش نمی شد که جدی دارم این حرف ها را می زنم. با خودم فکر کردم که چقدر منفعت طلبی و کلاهبرداری به یک امر روزمره در زندگی مان تبدیل شده که به نظرش من خیلی کار درست می آمدم!!😞 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🇮🇷«مجاهد انقلابی» در ایتا👇 https://eitaa.com/Mojahede_Enghelabi •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•