بسم الله الرحمن الرحیم
حدود
رها کرد از غم دنیا تمام تاروپودش را
علی تا وقف دینش دید سرتاسر وجودش را...
بجز مولای ما دیگر امیری نیست در تاریخ
که خود زحمت کشید اما به مردم داد سودش را
جهان چون شمع بیتالمال شد خاموش، وقتیکه
نفهمید از مقامات علی حّد و حدودش را
نه ملاها و عالمها، نه سائلها و مسکینها
ندانستند قدرش را، نفهمیدند جودش را
زمین و آسمان و منبر و محراب دلتنگاند
رکوعش را، سجودش را، قیامش را، قعودش را
فراز مطلق دنیاست وقتی در تمام عمر
ندیده هیچکس جز لحظهی سجده فرودش را
خودش را مرکب طفل یتیمی میکند مردی
که شمشیر آرزو دارد ببیند رنگ خودش را
علی آن شب از این دنیای فانی رفته که دیده
میان آسمان خانهاش ماه کبودش را
کسی که حق او را ناجوانمردانه غاصب شد
گناهی کرد و در چشم دوعالم کرد دودش را
زمین هرآینه چشمانتظار دیدن روزیست
که در آیینهی موعود میبیند نمودش را
#مجتبی_خرسندی#امام_زمان#مدح_امیرالمومنین
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh@Mojtaba_khorsandi