یادم آمد خنکای سر صبح که از لرز هر چی زود تر میخواستم زیارت ِ سر سری کنم و راهی ادامه مسافرت پر از اشک و آه شوم ..
یا امام رضا من رو به همون کسی که میخوام برسون .. خدافظ ..!
سال بعد همین موقع تو شهری غریب که دور از غریب طوسم بودم
با آه و اشک و دلتنگی شدید زار زدم از سر دلتنگی آقامون امام رضا ..
تازه فهمیدم ای دل غافل .. از رضا چه خواستی که هزاران برابر این و بهت داد ..
عشق چه کسی رو خواستی و عشق چه کسی رو بهت داد
ای کاش بیشتر رضا رو تحویل میگرفتی تا شرمندش نشی .. آقا جان دمت گرم جواب بی احترامی رو اینطوری دادی .. الحق که معصومی و معصومیت ازت میباره..
السلام علیک یا ضامن آهو..💚
#تیکهایازداستانشرطعشق)