📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 ... حاج‌قاسم، شبِ عملیات آزادسازی نبل و الزهراء، پشت خط مقدم بود و خودش از اولین کسانی بود که پس از چندسال محاصره، قدم بر خاک نبل گذاشت. مردم نبل، هنوز خاطره تکرارنشدنیِ آن حضور را به خاطر دارند... وسط این فکرهای شیرین، دلم می‌گیرد که شاید طراحان پشت‌پرده و حامیان ناآرام کردن سوریه و حصر نُبُل، نوبِل صلح هم بگیرند! تا نبل، فقط یک مسیرِ باریکِ خطرناک وجود دارد که دو طرفش، مسلحین به کمین مدافعان نشسته‌اند و هر لحظه ممکن است دست‌شان برود روی ماشه. در مسیر باز ویرانه‌ها خود را به نمایش گذاشته‌اند. بسیاری از مناطق در طول مسیر، از آدم‌ها خالی است. تیر و ترکش‌ها، هیچ دیواری را بی‌نصیب نگذاشته‌اند. کوچه‌های خراب‌آبادی را می‌بینیم که روزی روزگاری، از صدای بازی کودکان پر می‌شده و چه بسا که قدم‌های عاشقان را میزبانی می‌کرده است؛ اما حالا... از دل حیاطِ آن ساختمان‌های ویران درخت‌های سرسبز، سرک می‌کشند. و باز در دل می‌گویم، آن‌ها که ریشه‌دارند می‌مانند. .... ۹۹ 📔 ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar