روزی در نماز جماعت موبایل یک نفر زنگ خورد،زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود بعد از نماز همه او را سرزنش کردند و او دیگر به نماز نرفت... همان مرد به کافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شکست. مرد کافه چی با خوشرویی گفت اشکال نداره،فدای سرت... و او از آن روز مشتری دائمی آن کافه شد. حکایت این روزهای ما...تازه گله هم میکنیم چرا مردم از دین فرار میکنن! جای خدا مجازات می کنیم جای خدا می بخشیم @montazeran_zohor_13