بهش گفتم: پسرم حالا می‌موندی بعد از تمام‌‌ شدن دانشگاهت می‌رفتی محمدرضا گفت: مامان، صدای "هل من ناصر ینصرنی" امام‌حسین(ع) رو الان دارم می‌شنوم بعد شما میگی دوسال دیگه برم..؟! شاید اون‌ موقع دیگه محمد‌رضای الان نبودم..! آخرین باری که تماس گرفت، گفت: مامان دعا کن شهید بشم.. گفتم: برای شهید شدن باید اخلاص داشته‌ باشی. گفت: این‌ دفعه واقعا دلم رو خالص کردم و هیچ دلبستگی ندارم.. _شهیدمحمدرضادهقان‌امیری