منتظران ظهور۳۱۳
بسم رب الحسین برگرفته از سخنرانی های استاد#حاجیه_خانم_اکبری ره از کجا متوجه شویم که نفس مطمئنه دا
بسم رب الحسین برگرفته از سخنرانی های استاد ره روز سوم محرم وقتی که حر، راه را بر امام حسین علیه‌السلام بست و اجازه نداد که امام از هیچ راهی عبور کند، امام حسین علیه‌السلام یک کلمه فرمود: مادرت به عزایت بنشیند. صبح عاشورا وقتی حر نزد امام آمد، اولین کلامی که امام به او فرمودند این بود: چه مادر خوبی داشتی! چه نام زیبایی برایت انتخاب کرده است. امام حسین علیه‌السلام این سخن را فرمودند تا اگر حر دلخور شده، از او دلجویی کنند. مرحوم شیخ رجبعلی خیاط، در خانه‌ی خود، روضه امام حسین علیه‌السلام برگزار می‌کرد و خودش هم از مردم پذیرایی می‌کرد. نقل کرده است که روزی، پسر جوانی وارد مجلس شد در حالی که جوراب نازکی به پا کرده بود و زنجیر طلایی بر گردن انداخته بود و موهایش بلند بود، یقه باز کرده بود و آستین‌ها را بالا زده بود. من سینی چای را که جلوی او گرفتم، رویم را کمی از او برگرداندم. ناگهان سینی چای برگشت و پاهای من سوخت! طوری سوخته بود که گویی پاهایم را در آب، جوشانده بودند! هر چه دوا و درمان می‌کردم التیام پیدا نمی‌کرد تا اینکه شبی در عالم رؤیا، امام حسین علیه‌السلام را دیدم که به من فرمودند: تا تو باشی که از مهمان من، روی برنگردانی! من، او را دعوت کرده بودم! من، راهش را به این مجلس باز کرده بودم! اخلاق آن است که جایی که به من مربوط نیست، حتی سخنِ اضافه هم نگویم، چه برسد به غیبت و تهمت یا سخن لغو. آنهایی که اخلاق تند دارند، آنهایی که حسابِ سخن گفتن خود را ندارند، آنها نفسشان، نفس اماره است و دارای نفس مطمئنه نیستند. 3- از افعال و برخوردهای انسان در جامعه، مشخص می‌شود. هر کدام از ما، در مقابل جامعه‌مان مسئول هستیم زیرا عمل و رفتارمان در دنیا و دین و زندگی و عاقبت دیگران تأثیرگذار است؛ و همچنین عمل دیگران هم در زندگی و دین و دنیای ما تأثیرگذار است. این فرهنگ بسیار نادرستی است که متأسفانه رواج پیدا کرده است و روانشناسان و مشاوران هم متأسفانه تبلیغ می‌کنند که «برای خودتان زندگی کنید». اگر قرار است که انسان‌ها برای خودشان زندگی کنند، پس امام حسین علیه‌السلام را به صحرای کربلا چه کار؟! اینکه زن و مرد و فرزند ما هر کاری دلشان می‌خواهد، می‌کنند، برای این است که به آنها گفته‌اند: «برای خودتان زندگی کنید». این جمله بسیار عجیب است و باید در آن تفکر کرد: انسان‌ها، تنها موجوداتی هستند که می‌گویند خدایی هست (حیوانات و … با زبان خود نمی‌گویند که خدا هست بلکه از مسیر فطرتشان تابعیت می‌کنند و با اعمالشان نشان می‌دهند که خدا هست) اما آنها آنچنان رفتار می‌کنند که گویا اصلاً خدا نیست! در بیان، می‌گویند خدا هست اما در رفتارشان اثری از خدا وجود ندارد. بنابراین ما تا این حال را داشته باشیم، نفسمان مطمئنه نیست. ادامه دارد... هدیه ب روح استاد صلوات ⬇️⬇️ 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾•┈┈••✾❀❀✾••┈┈✾••┈ https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m