منتظران ظهور۳۱۳
بسم رب الحسین شهید برگرفته از سخنرانی های استاد#حاجیه_خانم_اکبری ره #صفر 🖤دسته‌بندی آدم‌ها بر اس
بسم رب الحسین شهید برگرفته از سخنرانی‌های استاد ره اشک بر حسین علیه‌السلام عامل اتصال به وجود تمام ائمه علیهم‌السلام آن‌هایی که برای امام حسین علیه‌السلام اشک دارند، اتصالشان به دامن تمام اهل‌بیت علیهم‌السلام ایجاد می‌شود. در حقیقت، لقمه‌ی اشک را در سفره‌ی امام حسین علیه‌السلام می‌گذارند تا شما را به اهل‌بیت علیهم‌السلام وصل کنند. کسی که به امام حسین علیه‌السلام وصل شود، محال است به دامن سایر ائمه علیهم‌السلام وصل نشود. حکایت در قم زندگی می‌کرد و پیرمردی کثیرالبکاء بود، هر زمانی او را می‌دیدید تصور می‌کردید که امروز عاشورا است. با عده‌ای از مریدانش به کربلا رفتند، ایشان تب کردند و مریدانش گفتند که ما به حرم می‌رویم. ایشان گفتند که شما بروید من خود به حرم می‌آیم. یکی از شاگردانش نقل می‌کند: وقتی به بین‌الحرمین رسیدم جمعیت بسیار زیاد بود و مرا با فشار به جای حرم، به خیمه‌گاه بردند و گویا تمام جمعیت به خیمه‌گاه آمده بودند، جمعیت بین خیمه‌ها پخش بودند و چنان در خیمه‌گاه عزاداری شد که گویا انسان صدای یا حسین دیوارها را می‌شنید و زمین و زمان ناله می‌کردند. من تا سحر عزاداری کردم و بعد به هتل برگشتم. دیدم این آیت‌الله بزرگوار، در اتاقش نشسته است و گفت: خوش آمدی، خیمه‌گاه بودی؟ با تعجب گفتم: بله مگر شما هم آنجا بودید؟ گفت: خیر من در اتاق بودم. امشب در حرم و تل زینبیه و حرم حضرت عباس علیه‌السلام و بین‌الحرمین خبری نبود، بلکه خبرها در خیمه‌گاه بود زیرا مهدی عجل‌الله‌فرجه در خیمه‌ی عمه جانشان روضه می‌خواندند و تمام آن شور و نوا و گریه برای روضه‌ی ایشان بود. آن پیرمرد دائم البکاء می‌دانست که هر لحظه امام زمان عجل‌الله‌فرجه در کدام نقطه هستند؛ و می‌گفت: از اشک بر حسین است که این دانش را دارم. سید کریم پینه‌دوز شاگرد شیخ مرتضی زاهد بود که زیرپله‌ای در بازار تهران داشت، پیت نفتی را کنار در دکان می‌گذاشت و پوستی هم روی آن می‌انداخت و تمام شب‌های جمعه امام زمان عجل‌الله‌فرجه روی آن می‌نشست و با او حرف می‌زد. تمام علمای صاحب رساله اگر به سؤالی می‌رسیدند که جواب آن را نمی‌دانستند، به او می‌گفتند که جواب آن را این شب جمعه از امام زمان عجل‌الله‌فرجه بپرسد. شب‌های جمعه با امام به مکان‌های زیارتی می‌رفتند شب جمعه‌ای امام به او فرمود: اگر یک هفته‌ای مرا نبینی چه می‌کنی؟ سید کریم گفت: آقا به جان مادرت فاطمه علیهاالسلام می‌میرم! حتی حرفش مرا می‌کشد. امام برخاست و بغلش کرد و فرمود: به مادرم فاطمه علیهاالسلام می‌دانم که راست می‌گویی، به همین خاطر هر شب جمعه می‌آیم. نقل کرد: دل‌تنگ امام زمانم بودم و توسل به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله گرفتم. ایشان به خوابم آمدند و گفتند: چه می‌خواهی؟ گفتم: جمال دل‌آرای پسرت را ببینم. حضرت فرمودند: یک بار یا مدام می‌خواهی او را ببینی؟ گفتم: مدام می‌خواهم. حضرت فرمودند: پس مدام صبح و شب برای حسینم اشک بریز تا به سراغت بیاید و این اتصال برقرار بشود. از اصحاب امام علی علیه‌السلام نقل کرد: تب کردم و ناخوش بودم و نتوانستم به خدمت امام بروم و پشت ایشان نماز بخوانم. تب که خوب شد، جمعه خدمت ایشان رفتم و نماز را با ایشان خواندم اما چون کمی کسل بودم پشت ستون نشستم. نماز که تمام شد خدمت امام نرفتم؛ اما ایشان مرا صدا زدند و نگاه کردند و فرمودند: تب داشتی؟ گفتم: بله تب داشتم. امام فرمودند: ما هم تب داشتیم. چون تو تب داشتی من هم تب داشتم. هر کدام از شیعیان ما، مریض شوند ما هم مریض می‌شویم، هر کدام خوشحال بشوند ما هم خوشحال می‌شویم، هر کدام گریه کنند ما هم با او گریه می‌کنیم، هر کدامشان ناراحت شوند ما هم با آنان ناراحت می‌شویم، هر کدامشان دعا کنند، من هم احساس وظیفه می‌کنم و تکلیف بر من و هر امام دیگر است که دست به آمین برای دعای او بلند کنیم، هر کدام شما شب که خواب بمانید و نتوانید نماز شب بخوانید ما به جای شما نماز می‌خوانیم و الهی العفو می‌گوییم، شرق و غرب عالم، مؤمنی نیست که به ما فکر کند و ما هم به او فکر کنیم؛ بلکه اول ما به او فکر می‌کنیم و بعد او به ما فکر می‌کند. این ارتباط بر اثر اتصال است و این اتصال بر اثر اشک خالصانه‌ای است که برای امام حسین علیه‌السلام می‌ریزیم. ادامه دارد.... هدیه به روح مطهر حاج خانم صلوات ⬇️⬇️ 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾•┈┈••✾❀🖤❀✾••┈┈✾••┈ https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m