منتظران ظهور۳۱۳
🍃بســـــــم رب المهــــــدی ره🍃 بیانات ارزشمند استاد اکبری ره خدا می‌فرماید: «أَفَحَسِبْتُمْ أَن
بســــــم رب المهــــدی🍃 برگرفته از سخنرانی های حاجیه خانم اکبری ره🍃 امیرالمؤمنین (ع) الگوهایی را در نهج‌البلاغه معرفی می‌کند: 1- رسول خدا صلوات‌الله‌علیه‌وآله امیرالمؤمنین علیه‌السلام هنگامی که آیه‌ی «لکم اسوةٌ حسنةٌ» را تلاوت می‌کردند، اشک می‌ریختند و با صدای بلند در کوچه و بازار داد می‌زدند: آی مردم! به خدا قسم این اسوه برای همه زندگی شما کفایت می‌کند. این پیغمبر الگوی تام است، در مسائل زندگی اجتماعی و شرعی و اقتصادی و … . 2- موسی کلیم‌الله (ع) زمانی که موسی (ع) فرار کرد به سمت مدین، آنقدر گرسنه شد که علف صحرا را خام خام می‌خورد، به قدری که رنگ بدنش سبز شده بود. بر اثر ضعف، تکیه بر درختی زد. در حالی‌که نمی‌توانست بایستد، عرض کرد: «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَی مِنْ خَیرٍ فَقیرٌ[6]»، خدایا چرا خیر خودت را بر من نازل نمی‌کنی در حالی‌که فقر مرا می‌بینی. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: در این زمانی که موسی (ع)داستغاثه به خداوند کردند، موسی یک تکه نان می‌خواست که از گرسنگی نمیرد! موسی چیزی اضافه نمی‌خواست (زیاده خواه نبود!) خداوند نان فرستاد؟ نه؛ دختران شعیب را رساند تا موسی کمک کند و گله‌شان را آب بدهند، خدا در این جا وسیله‌ای برای او قرار داد. موسی ظهر، از فرط گرسنگی دعا کرد، شب در خانه‌ی شعیبِ پیغمبر (ع) بود. در مدین هم غذا خورد هم شعیب به او دختر داد و زیر نظر این پیغمبر به نبوت رسید. شب‌هنگام موسی همه چیز داشت. حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند: در توکل، موسی علیه‌السلام را الگوی خودتان قرار دهید. 3- داوود پیغمبر (ع) حضرت داوود (ع) صاحب مزامیر هستند و قاری اهل بهشت هستند. ثروتمند بودند پدرشان سلیمان نبی (ع) بود، قاضی‌القضات بودند، همه چیز تمام بودند اما در این احوال که خداوند کلید گنج‌های آسمان‌ها و زمین را در اختیار او گذاشته بود، با دستانش زنبیل می‌بافت و در میان دوستان و شاگردانش می‌فروخت تا اِمرار معاش کند! داوود را الگو کنید در کسب و کار و فعالیت بدنی. حضرت علی علیه‌السلام در نخلستان یهودی کار می‌کردند! مزد هر سطل آب، یک عدد خرما بود. آخر شب سه مشت خرما داشتند، دو مشت آن را انفاق می‌کردند و یک مشت برای زن و بچه می‌بردند. در خانه، حضرت فاطمه الزهرا علیهاالسلام نخ می‌ریسیدند، طناب می‌بافتند و می‌دادند در بازار بفروشند و در هنگامی که علی علیه‌السلام نبودند، آرد و روغن می‌خریدند و برای بچه‌هایش نان می‌پختند! زن باید یک هنر دست داشته باشد که گاهی لازم شد، بتواند در خانه بنشیند و خرج زندگی را در بیاورد. 4- عیسی بن مریم (ع) را در زهد الگو قرار دهید. امروزه درد خیلی از مردم این است که ساده زیستن را فراموش کرده‌اند. ساده زیستن را فراموش کرده‌ایم. حضرت عیسی علیه‌السلام مرکب ساده، غذای ساده، لباس ساده و مسکن ساده داشتند و این چهار چیز مسئله‌ای است که باعث غرولند بنده با خداوند است! باعث جنگ بنده با خداوند است! دنیا دریای شور است. اگر عطش داری، از آب دریا بخوری، آب دریا تو را سیراب نمی‌کند، تمام دریا را بنوشی سیراب نخواهی شد… در آخر حضرت علی (ع) فرمودند: باز اما شما را سفارش می‌کنم که پیغمبر (ص) برای شما کافی است. بهترین بنده به سمت خدا، آن بنده‌ای است که در زندگی تأسی به پیغمبر کند، پیغمبر اسوه ابدی است. مقدمه‌ی همه‌ی این‌ها سه چیز است: یقین، آخرت باوری و ذکر دائم داشتن. چرا ما را این مقدار به آخرت باوری سوق می‌دهند؟ در یکی از شب‌های دهه‌ی اول محرم (بین شب سوم تا هفتم) امام حسین علیه‌السلام با عمر سعد قرار گذاشتند، در نقطه‌ای که اینک در خیابان سوق العباس به بازار سلام معروف است. امام (ع) این جا جمله‌ای دارند که جا دارد حداقل امروز را به آن فکر کنیم. آقا شروع به صحبت کردند و فرمودند: (پسر سعد! الآن اصلاً مهم نیست که تو که هستی و من که هستم، الآن اصلاً مهم نیست که دستور داری یا نه که بگویی مأمور و معذورم، الآن اصلاً مهم نیست که شما بر حق هستید و یا من بر حق هستم، اصلاً الآن مهم نیست که ما بد کردیم یا شما بد کردید که اگر جنگ شود که یا ما پیروز می‌شوید و یا شما، به این‌ها کاری ندارم، پسر سعد! من از تو یک سؤال دارم به من جواب بده): آیا از قیامت نمی‌ترسی؟! اگر امام حسین علیه‌السلام همین سؤال را از زن بدحجاب در خیابان بپرسد که شما از خدا نمی‌ترسی؟ اگر می‌ترسید، پس چرا عملتان نشان نمی‌دهد؟! هدیه ب روح بلند استاد ره صلوات منتظـــــران ظهــــور 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈