💎نكات مهدوی💎 🌀رهبر اصلی و شخص اول در «حکومت عدل جهانی» کیست؟ در مورد اين سؤال كه منجی و رهبر اصلی و شخص اول در «حکومت عدل جهانی» کیست؟ سه احتمال وجود دارد: 1. منجى و رهبر جهانى همان عيسى بن مريم(عليهما السلام) است و منظور از مهدي نيز اوست. 2. منجى و رهبر مهدي موعود اسلامى است كه از او به مسيح نيز تعبير شده است. 3. منجى و رهبر حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه) است كه حضرت عيسى(عليه السلام) نيز از جانب خداوند به مساعدت او مى شتابد. ادله احتمال اول: 1. لفظ مسيح كه مقصود از آن نجات بخش و منجى است لقب حضرت عيسى(عليه السلام) مى باشد. 2. در برخى از اناجيل و روايات اسلامى به طول عمر حضرت مسيح در آخرالزمان اشاره شده است.(1) 3. در برخى از روايات آمده: «وَ لَا مَهْدِيَّ اِلَّا عِيْسَى بْنَ مَرْيَمَ»؛ (و مهدي به جز عيسى بن مريم نيست). پاسخ: اولاً؛ نامگذارى حضرت عيسى(عليه السلام) به مسيح، بر استقلال او در برپايى حكومت عدل جهانى دلالت ندارد؛ زيرا برخى از كاتبان اناجيل، نام «مسيح» را بر حضرت مسيح اطلاق نمودند و قرآن نيز به جهت شهرت این اسم، آنرا بر حضرت اطلاق كرده است و ديگر اينكه همین قدر که ایشان در تأسيس حكومت عدل جهانى مشاركت دارد، در لقب دادن حضرت عيسى به «مسيح» کفایت می کند. ثانياً؛ توافق اسلام و مسيحيت در بازگشت حضرت عيسى(عليه السلام) در آخرالزمان و طول عمر او دلالت بر استقلال ايشان در تشكيل حكومت و رهبرى ندارد. ثالثاً؛ در مورد حديث «وَ لَا مَهْدِيَّ اِلَّا عِيْسَى بْنَ مَرْيَمَ» كه ابن ماجه آن را در «سنن» خود نقل كرده اشكالاتى وجود دارد؛ از جمله: الف) اين حديث معارض با روايات متواترى است كه مهدي را از ذريه رسول خدا(صلى الله عليه و آله) معرفى كرده است. ب) اين روايت از منفردات محمد بن خالد جندى است و تنها اوست كه آن را نقل كرده است؛ در حالى كه او كسى است كه به تعبير آبرى، نزد اهل سنت معروف نيست و به تعبير حاكم نيشابورى مجهول بوده و نقل حديثش به جهت تعجب است(2) لذا قرطبى مى گويد: «احاديث نبوى كه دلالت بر خروج مهدي(عليه السلام) از عترت پيامبر(صلى الله عليه و آله) و از اولاد فاطمه(عليها السلام) دارد اصحّ از اين حديث است و حكم، مطابق آن احاديث است».(3) ابو نعيم اصفهانى نيز اين حديث را غريب مى داند.(4) ادامه ی مبحث در جلسه ی آینده... ◽️پی نوشت: (1). كتاب مقدس(ترجمه قديم)، انتشارات ايلام، انگلستان، 2002 میلادی، چاپ سوم، باب 28، قسمت 19 - 20، ص 1133. (2). المنار المنيف في الصحيح و الضعيف، الحنبلي الدمشقي، محمد بن أبي بكر، تحقيق: أبو غدة، عبدالفتاح، مكتب المطبوعات الإسلامية، حلب، 1403 قمری، ص 141. (3). التذكرة في أحوال الموتى و امور الآخرة، قرطبى، محمد بن احمد، دار الفكر، بيروت، 1405 قمری، ج 2، ص 279. (4). حلية الأولياء و طبقات الأصفياء، الأصبهاني، أبو نعيم أحمد بن عبد الله، دار الكتاب العربي، بيروت، 1405 قمری، الطبعة: الرابعة، ج 9، ص 161. @Montazeranezohour