لیست بعضی از خاطراتم که سیاهه کرده ام 👇 ممنون از حوصلتون که مطالعه می کنید.💐 🔸 با برخی رفقای دانشجو برای پیاده روی به توچال رفتم... / با عمامه رفتم و با عمامه هم برگشتم! و عمامه ام‌ نپرید! 👈 اینجا 🔸 نه فقط خوبی ها و‌ نه فقط بدی ها... / آتش سوزی منزل و‌ هزار دردسر😊 👈 اینجا 🔸 هم آیة الله بود و هم علامه، اما برای من حاج آقا مصباح بود و هست.‌‌../ از سر بچگی، بیست دقیقه! رو‌ خودم حرف زدم 👈 اینجا 🔸 گفت من اونقدررر کشورهای مختلف رفتم و آدم دیدم که چشم‌ و دلم سیر شده...🤦‍♂ 👈 اینجا 🔸 امام حرم یا امام جماران... / سربازِ خوش انصاف، هر چه ریسیده بودیم را پنبه کرد... 😒 {سه قسمت} 👈 اینجا 🔸 حدود ده سال قبل، در اولین سفر تبلیغی ام به سوریه، شهید محسن خزایی رو دیدم... 👈 اینجا 🔸 بعد از مدت ها در خیابان پیروزی تهران، قدم‌ زدم... / پدرم را «مارمولک» خطاب کردند، خندیدند و‌ رفتند... 👈 اینجا 🔸 گفت: برو‌ کتاب های «عزیز نَسیم!» رو بخون...🤦‍♂ /طلبه بودنم و البته اخلاق، دهان من رو بسته بود 👈 اینجا 🔸 اگر همه همت کنیم، درست میشه.../ بحث فروشنده و یک‌ خانم در مغازه 👈 اینجا 🔸 خود این خواهران شل حجاب و بی حجاب هم می دانند.../ خانم‌بی حجاب ایرانی در فرودگاه اوکراین 👈 اینجا 🔸 دروغی بزرگ با عنوان زیبای «آزادش کن تا عادی بشه...»/ «ولنتاین بازی» دو نفر وسط پیاده رو خیابانی در ورشو 👈 اینجا 🔸 نهی از منکر با سوهان قم... 👈 اینجا 🔸 جوانی است دیگر... مثلا خواستم اطلاعاتی بازی در بیاورم.../ به مناسبت روز پزشک 👈 اینجا 🔸 از آن گرگی که می پوشد لباس میش باید ترسید/ خاطره ای تلخ... 👈 اینجا یاعلی 🌹 محمد صالح مشفقی پور 💎 @Moshfeghoun 💐