حادثه تروریستی در مسجد کوفه
سال 40 ه.ق.
[قسمت اول]
بیان حالات أمیر المؤمنین علی (ع) ساعاتی قبل از ترور
تمام شب را بیدار است...
[گویا اشتیاق به لقای محبوبش، آرام و قرار را از او گرفته است]
دائما [ بستر خود را ترک می کند] به بیرون می آید و به آسمان نگاه می کند و می فرماید:
«به خدا قسم نه دروغ گفتم و نه به من دروغ گفته شد؛
امشب همان شب موعود است.»
دوباره به بسترش باز می گردد...
هنگام اذان صبح است...
مولای ما کمربند خود را محکم می کند و قصد مسجد می کند در حالی که زیر لب زمزمه می کند:
«آماده مرگ باش که مرگ به دیدار تو آمده است...»
به حیاط خانه که می رسد
[زمین و زمان التماسش می کنند... آقا جان! تو را به خدا امروز در خانه نماز بخوانید...]
مرغابی ها جلوی حضرت می آیند و فریاد می زنند... [فریاد می زنند که والله برخی مردمان زمانِ تو، از حیوان هم پست ترند...]
اطرافیان تلاش می کنند آن ها را دور کنند... اما امام می فرماید:
«
رهایشان کنید! که ناله ها و شیون ها در پیش است.»
و بعد بیرون مى روند و مى شود آنچه که نباید.(1)
یاعلی🌹
#طلبه_ای_در_قم
محمد صالح مشفقی پور
_________________________
(1) ترجمه ای نسبتا آزاد از کتاب الارشاد شیخ مفید/ ج1/ ص16.
💎
@Moshfeghoun 💐