⭕️ هفتاد روز اعتراض، هفتاد روز آموزش کنشگری اجتماعی ➖ کنشگری و مشارکت اجتماعی در ایرانِ آینده؛ مدرسه هفت تپه 🖊 : ◀️ هفتاد روز اعتراض کارگرانِ یک قاب یا فریم از آینده بود؛ بلکه می‌توان گفت یک پنجره یا مدرسه بود برای درک وضعیت کنشگری و مشارکت اجتماعی سیاسی در ایران آینده. این یادداشت تلاش می‌کند مروری داشته باشد بر مهم‌ترین نکته‌هایی که در تفسیر فرامتن این رویداد قابل توجه است: 🔸 ۱. چگونه و در شرایطی که میزان مشارکت سیاسی در جامعه به پایین‌ترین حد خود رسیده است، یک مشارکت اجتماعی هفتاد روزه متولد می‌شود؟ مدرسه هفت تپه یک آیین رونمایی بود؛ این رویداد به ما گونه جدیدی از مشارکت اجتماعی و سیاسی را شناساند. در شرایطی که اکثریت مردم، حدود یک ساعت زمان صرف نمی‌کنند تا در انتخابات شرکت کنند، بخش‌هایی از جامعه برای مشارکت در بهبود عملکرد بخش کوچکی از سازوکارهای اجتماعی (یک کارخانه که در جریان قانون اصل ۴۴ واگذار شده است)، در یک فرآیند هفتاد روزه شرکت می‌کند. 🔹 ما اکنون در زمانه‌ای شرکت می‌کنیم که دو گونه از کنشگری و مشارکت اجتماعی در آن قابل شناسایی است. مشارکت کلاسیک که در چارچوب انتخابات، احزاب و نهادهای مدنی و خیریه انجام می‌شود و مشارکت جدید در قالب حرکت‌های شهروندی و جنبش‌های اعتراضی. 🔸 آیا تأثیر مثبت و سازنده اعتراض هفت تپه بر بهبود شرایط اجتماعی و تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی، از مشارکت‌های متداول و کنش‌های احزاب رسمی کمتر است؟ گونه‌ای جدید از مشارکت اجتماعی متولد شده است اما احزاب تلاش می‌کنند حاکمیت را متقاعد کنند همچنان مشارکت اجتماعی و سیاسی را به نحو کلاسیک بفهمد و به رسمیت بشناسد. آن‌ها تلاش می‌کنند وضعیتی به وجود بیاورند که حاکمیت ناچار باشد به مشارکت‌‌های کلاسیک و رسمی اکتفا کند هر چند این مشارکت‌ها کاهش یافته و یا حداقلی شده باشند. گونه جدید مشارکت و کنشگری اما به سرعت در حال گسترش است. 🔹 ۲. رسانه‌های رسمی و کلان، احزاب و لابی‌های سیاسی و بخش‌های مهمی از نهادهای حاکمیتی تلاش می‌کنند جنبش‌های اعتراضی را نادیده گرفته و در عوض مسیر احزاب، سازمان‌های مدنی و خیریه را به عنوان مسیر بی‌بدیل یا مؤثرترین و مهم‌ترین مسیر مشارکت اجتماعی، در تربیون‌های رسمی ترویج کنند. جنبش‌های اعتراضی جدید اما قادر هستند علاوه بر جلب توافقِ بخش‌هایی از حاکمیت و کنشگران اجتماعی، کنشگری اعتراضی خود را به نحو مؤثری ایفا کنند. 🔸 ۳. کنشگران اصلی این جنبش‌های اعتراضی «فقرای جدید» یا بخشی از طبقه متوسط هستند که طی سال‌های اخیر به دلایل مختلفی از طبقه متوسط به طبقات پایین‌تر فروغلطیده‌اند. این جنبش‌ها از نقطه مالکیت آغاز می‌شوند اما به سرعت پیام خود را در سطحی کلان‌تر می‌گسترانند. 🔹 ۴. ابزار این جنبش‌های اعتراضی به طور عمده عبارت است از کنشگری خیابانی، تجمع‌های آرام و کوچک اما مستمر برای بیان اعتراض، گفت‌وگو، رسانه‌های خُرد و شهروندی، پلاکاردهای ساده و فضاهای عمومی شهری، تولید مستمر استدلال‌هایی بسیط و عامه فهم اما مفهومی، دینی و بومی برای ایجاد اقناع عمومی در خصوص دیدگاه جنبش اعتراضی، تلاش برای جلب دیگر کنشگران اجتماعی و بخش‌هایی از حاکمیت. 🔸 ۵. ساخت کنش در این جنبش‌های اعتراضی هرگز شباهتی با سازوکارهای کنشگری احزاب یا سازمان‌های مدنی ندارد. آن‌ها به معنای متداول جنبش نیستند. رسانه رسمی، مانیفست یا بیانیه، کادر و شورای مرکزی و رهبر یا چهره شاخص ندارند اما توانایی فوق‌العاده‌ای در تعیین دستور کار احزاب رسمی و ملی و همچنین نهادهای حاکمیتی دارند. 🔹 در ماجرای اعتراض هفت تپه این حرکت اعتراضی در شهر شوش توانست نمایندگانی را در پایتخت درگیر مسئله‌های خود کند که چند ماه قبل بدون هیچ‌گونه ایده یا برنامه خاصی در این زمینه‌ها در رقابت‌های انتخاباتی شرکت کرده بودند. کارگران هفت تپه توانستند حمایت کسانی را جلب کنند که در جریان فعالیت‌های متداول حزبیِ خود هیچ تعهدی برای حمایت از حقوق مدنی و کنشگری طبقات فرودست ابراز نکرده‌اند؛ هیچ‌گاه از به رسمیت شناخته شدن حرکت‌های اعتراضی سخنی به میان نیاورده و به نابرابری‌های حاصل از خصوصی‌سازی هیچ اشاره‌ای نداشته‌ و حتی از بیان گفتارهایی کلان درباره عدالت و نابرابری هم صرف نظر کرده بودند. 🔸 کار آن‌ها چیزی فراتر از جلب توجه است؛ این جنبش‌ها یک پاسخ کاملاً ابتکاری به مسئله مرکز- پیرامون پیش کشیده‌ و مسیر طرح مسئله را به کلی معکوس کرده است: آن‌چه در مرکز مسئله احزاب و بازیگران رسمی میدان سیاسی است در پیرامون بازتولید نمی‌شود؛ بلکه آن‌چه برای کارگران شوش مسئله است، دستور کار مرکز را تعیین می‌کند. هفتاد روز هفت تپه یک مدرسه است برای آموختن کنشگری اجتماعی در ایرانِ آینده. 🎬 @Mostazafin_TV