◽️دو نکته قابل توجه در باب مواجهه با دوگانه حجاب- برهنگی: ۱. نمی‌توان با برهنگی مقابله کرد مگر آن که دقیقا بدانیم پشت صحنه این فرهنگ و اندیشه چیست؟ نباید از ظن خود یار دیگری شویم و به او تحمیل کنیم اندیشه‌ای که او به آن نمی‌اندیشد و سپس به نقدش بپردازیم. منطق برهنگی را بایست صحیح و دقیق درک کرد تا نقدش هم بر جانها بنشیند. آنچه بنده به نظرم آمده و البته هنوز هم نسبت به آن جازم نیستم این است که عده‌ای تصور می کنند ضرورت اصلی حجاب که حفظ خانواده و نگاه داشتن غریزه جنسی در درون خانه است یک امر دِمُده و مربوط به دوران کودکی آدمی است و اکنون بلوغ عقلی بشر ایجاب می‌کند بانوان هرگونه خواستند در انظار حضور پیدا کنند و اگر جنس مذکری از مشاهده او گرفتار می شود مشکل از جانب اوست و اوست که بیمار است و باید خود را مداوا کند. چرا به خاطر وجود چند مریض در جامعه، زحمتش را بانوان متحمل شوند؟ اگر این منطق واقعا پشت صحنه این فرهنگ باشد باید گفت که چند سؤال را جواب نمی‌دهد: اولا تعداد انسان های مریض را چه کسی تضمین کرده است محدود باشد؟ چرا تصور می‌شود با زیاد شدن برهنگی، مسأله عادی می‌شود؟ و اساسا آیا عادی شدن یعنی حل شدن مسأله یا ایجاد یک مشکل بزرگتر؟ ثانیا چرا تصور شود این عده مریض اند؟ چه کسی تعیین می‌کند بیماری و سلامتی در این موضوع به چیست؟ شاید کسی که گرفتار جاذبه جنسی نمی‌شود مریض است! ثالثا رقابت در نمایش برای بانوان و حرص در تماشا برای آقایان چه حد یقفی دارد؟ آیا این دو میل، طبیعی است یا غیر طبیعی؟ آیا این وضعیت منجر به مشغولیت فراوان ذهن‌ها و دور ماندن از کمالات اصیل انسانی نمی شود؟ رابعا اگر تعداد انسان های مریض از لحاظ کمّی محدود باشد اما از لحاظ کیفی فوق العاده مریض باشند و با مشاهده صحنه‌های هیجان انگیز دست به جنایت‌های هولناک بزنند امر به چه کیفیت بایست ملاحظه شود؟ مقصودم از جنایت هولناک هم صرف یک حادثه بر اساس هیجان زودگذر است و هم ایجاد صنعت امور مستهجن و برده‌داری جنسی و تبعات وحشتناک این قضیه که قلم حیا می کند قدری جلوتر رود. ۲. اظهار نظر درباره حجاب آزاد است و هر کسی می تواند نظر خویش را ابراز کند اما اگر کسی بخواهد درباره نگاه اسلام به حجاب، فلسفه آن و حد و مرزش سخن بگوید نمی تواند به آیات، روایات و فتاوای فقها بی اعتنا باشد، به طور صریح منظورم این است که اغلب اشخاصی که درباره حجاب سخن می گویند شأنیت آن را ندارند. مثلا این که گفته شود «حجاب برای آن است که زن در جامعه حضور پیدا کند» به نظر بنده صحیح نیست و روایات فراوانی ذائقه شارع مقدس را گونه ای دیگر نشان می دهند. اتفاقا حجاب و بسیاری از احکام شرعی مثل منع از قضاوت و امامت مانعی برای حضور زن در اجتماع است مگر هنگامی که ضرورت های عقلائی (و نه لزوما عقلی) ایجاب کند. @elmetawhid