قَالَ النَّبِيُّ ص الْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ وَزِيرٌ سَبْعَ سِنِينَ....
* امیرالمومنین(ع) میفرمایند: "«یُرْخی الصّبیُّ سَبْعاً و یُؤَدَّبُ سبْعاً وَ یُسْتخدمُ سَبْعاً...
کودکان نرمال زیر هفت سال هنگام سخنرانی یا هنگام روضه احساس آزادی نمیکنند چون دائما کارها یا صداهایی دارند که مورد تذکر والد حین سخنرانی است پس حالت اسارت دارد! لذا باید جایی برای آزادیش مثل شبه مهدکودک کنار هیئت باشد که با بازی و نقاشی و شعر شیرینی مفاهیم پایینی از اهل بیت ع را که مطابق ظرفیت کودک است به او بچشانیم...
در روایت دیگری در کتاب جوامع الحکایات نوشته شده که روزی پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) برای اقامه نماز جماعت به سمت مسجد میرفتند. در راه گروهی از کودکان را دیدند که در حال بازی کردن بودند. وقتی چشم بچهها به پیامبر (صلیالله علیه و آله) افتاد، به سمت آن حضرت دویدند و ایشان را به بازی دعوت کردند.
پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) هم از روی قلب مهربان و رأفتی که داشتند، درخواست کودکان را قبول کرده و مشغول بازی با آنها شدند. بلال حبشی که در مسجد منتظر آمدن پیامبر (صلیالله علیه و آله) بود، وقتی متوجه تأخیر آن حضرت شد به طرف خانه ایشان حرکت کرد.
او در راه به پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) رسید و با دیدن صحنه بازی کودکان با آن حضرت، خواست تا آنها را دور کند. اما پیامبر (صلیالله علیه و آله) مانع شدند. سپس از بلال خواستند تا به خانه ایشان برود و چیزی برای کودکان بیاورد تا به این ترتیب دلشان شاد شود و آن حضرت را رها کنند. بلال رفت و از منزل پیامبر (صلیالله علیه و آله) تعدادی گردو پیدا کرد و به محضر ایشان بازگشت. پیامبر (صلیالله علیه و آله) گردوها را از بلال گرفت و به بچهها داد. کودکان هم با دیدن گردوها، آنها را از دست پیامبر گرفتند و ایشان را رها کردند.
بازی با کودکان، حتی در راه مسجد
مگر این نوع رفتار رسول خدا (صلیالله علیه و آله) با کودکان چه اثری در وجود آنها داشت که حتی در راه مسجد هم به کودکان محبت میکردند؟
تاخیر در نماز جماعت بخاطر اهمیت بازی با کودکان:یعنی این کودک حتی ظرفیت فهم اهمیت نماز اول وقت را نداشته و الا پیامبر ص برایشان توضیح میداد!پس چطور ظرفیت نشستن پای منبر را دارند؟؟؟