در جوانی، عمرش را گذاشت و پسر بزرگ کرد و آخر برای دفاع از اسلام و وطن تقدیمش کرد، برای راه امام و اسلام ناب محمدی از او گذشت. و گمانم همچنان احساس می‌کردد مديون امام و انقلاب است و باز از جان مایه گذاشت و یک پسر دیگر را باز به رعنایی رساند تا برود خدمت عمه سادات و نگذارد دوباره زنی به اسیری برود و این یکی را هم تقدیم کرد برای دفاع از حریم و شد مدافع حرم. حالا هرچند سن و سالی از او گذشته و باید این پسر عصای پیری‌اش شود و روزگار پیری را به بودن این یکی دلخوش کند شاید داغ دو جوان را کمی خنک کند، ولی باز لابد با خود می‌گوید امانتی را باید به صاحبش برگرداند. شاید این زن حساب کرده باید در این دنیای مزرعه‌ی آخرت باید گل کاشت و گل چید و گل داد برای همان آخرت. من نمی فهمم این بانو را و از حال دل او خبر ندارم فقط دقیقا فاصله نجومی خودم را با این شیرزن می‌بینم‌. شاید این زن سواد آنچنانه‌ای نداشته باشد ولی شک ندارم فاصله نجومی دارد حتی با دکتر مهندس‌های این شهر.‌‌.. امشب تصویر یکی از همان را دیدم. آقای‌ما وقتی از می‌گوید، بی‌شک فقط بانوان شهید را نمی‌گوید که شهیدپرورها خود لشکرسازند. وقتی از می گوید، از همین مادران شهدا می‌گوید که دار و ندارشان را نثار این مرز و بوم می‌کنند و از همین سنگر فتوحاتِ عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی را رقم می‌زنند. بی‌شک تاریخ نه این سرزمین که تاریخ جهان همین شیرزنان خواهند بود. 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran