‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🍂 یادش بخیر ...😊💖 ✍ یه روزایی پیش میومد که دیگه ماشین و موتور و حتی هلی‌کوپتر هم به کار نمیومد و اصلا" کارایی نداشت و چشم ما به همون امیدوار بود 🍃گاهی نوک قله گیر افتاده بودن و جیره غذایی تمام می شد و کاری جز لبخند زدن و منتظر ماندن نداشتن.😁✋ 🍃گاهی بالای ارتفاعی پر از برف مونده بودند و مهمات هم بهشون نمی رسید و باز تنها امید به بود که از دور نشونش میدادن و...👈😍 🍃تو شب عملیات هم که می خواستن تا نقطه رهایی برن و دوشکا با خودشون ببرن، باز نگاه‌ها به همان بود و بس.😳✋ 🍃 آقاحتی اونایی که برای عملیاتی استشهادی تا عمق کرکوک و سلیمانیه عراق می‌رفتن، جز چاره‌ای نداشتن😳✋ 🍃همون که به‌وقت انتقال شهدا و زخمی‌ها از قله‌ها، آمبولانس بودن.. به‌وقت جابجایی کمپرسی می‌شدن.. به‌وقت انتقال سوخت، سوخت‌رسان می‌شدن.. و به‌وقت نیاز، تدارکاتچی 🍃آقا نگید روزی که سیم خاردار نمی‌دادن چطور این یکی رو می دادن تازه تویوتا وانت کالسکه ای و استیشن مدل قدیمی و پانکی هم نبوده که... 😳💖✋ 🍃 یکی از ده ها و صدها اصطلاح رایج دستور زبان بسیجی‌ها بود که فقط خودشون بکار می بردن و عیار و ارزشش رو فقط خودشون می‌دونستند. 🌸 بازم یادش بخیر💖😊✋ ✅ قاطرهای زبان بسته‌ای که بی مزد و مواجب و کم مصرف هم کار لندکروز می کردند و هم هلی‌کوپتر رو 👈 = قاطر ✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷