خاطراتی از دفاع مقدس
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 💚 وجیزه ای برای اربعین ۲ ✍سال‌هاست دشمنان شیعه، در رأس آن‌ها آمریکا و غرب وحشی ، با وجود مشاهده خیل مشتاقان میلیونی کوشیده اندتا آن را تحریم و دررسانه‌های خود از آن سخنی نگویند. 🍂تحریمِ چنین صحنه‌هایی از سوی دشمنان خدا و دین ، بسیار طبیعی ست. چرا که شیعه‌ وقتی به کربلا و حرم حسین ابن علی علیه‌ السلام مشرف میشود ، در زیارت‌ نامه اربعین آن چنین می‌خواند: 💚و لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ ِ. 🍀خداوند لعنت کند کسانی را که تو را کشتند و 🍀خداوند لعنت کند کسانی را که به تو ستم کردند و 🍀 خداوند لعنت کند کسانی را که آن را شنیدند و بدان راضی بودند. 🍀دشمنان میدانند شیعه با اربعین نفس کشیده وآموزش میبیند تا در برابر هر گونه ظلم و تجاوز و استکبار ساکت ننشیند. 🍀باید هم ستمگران عالم از چنین تجمعی بترسند. طبیعی ست ، وقتی میلیون‌ها شیعه در کنار هم جمع میشوند و پیمان مقابله با ظلم با یکدیگر می‌بندند آن‌ها به انواع تحریمهای این چنینی روی آورند. را میگویم! 💚راهپیمایی مانور قدرت سیاسی ، عبادی ، معنوی ، فرهنگی ،اقتصادی ، نظامیِ تشیع است. 💚 عطيه عوفى مى‏‌گويد: «با جابر بن عبد اللّه به زيارت قبر حسين علیه السلام رفتیم و چون به كربلا رسيديم جابر در کنار شطّ فرات، غسل كرد و پارچه‌ای همانند شخص مُحْرِم بر تن کرد و کیسه‌ای را گشود که بوی خوشی داشت و خود را معطّر كرد. 💚هر گامى كه بر مى‌داشت ذكر خدا مى‌گفت تا نزديک قبر مقدّس رسيد و به من گفت:«دستم را بر روى قبر بگذار!» و چون چنين كردم، بر روى قبر از هوش رفت.» 💚 جابر را به ھوش آوردم ، ناگهان جابر صدا زد: «آیا دوست، جواب دوست خود را نمی‌دھد؟» و سپس خودش جواب خود را داد، چگونه جواب مرا بدھی ، در حالی كه خون از رگ ھای گلویت بر سینه و شانه‌ات فروریخته و بین سر و بدنت جدایی افكنده است؟ 💚 میشنوی! هنوز صدای قدم‌های جابر در طول تاریخ شنیده می‌شود. صدای مسیری که هرچه برای خاموش کردنش تلاش کرده و کنند ، باز هم نمی‌توانند مانع رسیدن ندای حقّش به جهانیان شوند. 💚تفاوتی ندارد که یک روز در این مسیر هم‌ قدم جابر باشی و یا دلت را راهی سفر عشق کنی. فقط ببین کدام طرف تاریخ ایستاده‌ای؟! و آیا هنوز هم حسینی هستی !؟ 💚 این روزها اگر زائری را دیدی هروله کنان به سمت مقصود خود شتابان در راه است ؛ کاری با او نداشته باشید ، بگذارید گریه کند. به حال خودش واگذاریدش ؛ این خود مرهمی بردرد اوست ؛ حداقل بغض خود را فرو‌نمی‌خورد. زمان کمی که بگذرد ، حالش بهتر می‌شود. 💚از روز واقعه ؛ بعد از آنکه لباسِ مشکی به‌ تن‌کردیم و زار زدیم و خاک بر دهان و سر ریختیم ، مدتی ست که گذشته است. از سپیده دم همان روز ، همه‌مان عزادار شدیم. را میگویم.! اما حالمان بهتر نشد ، که نشد... 💚مجبور شدیم برای دلمان هم که شده دل به دریای کربلا بزنیم. نمی‌دانم چرا، اما دوست دارم در راه خار بر پایم رود و تشنگی بکشم. 💚اصلاً برای اذیت شدن آمده بودیم ،!اما 💚او مهربان‌تر از این حرف‌ها بود. آب که بماند ، انواع آب‌میوه‌ها بود که به اصرار میزبانانِ حسین ابن علی علیه‌السلام باید می‌خوردی. خبری هم از خار نبود ، مگر‌می‌گذاشتند به زائران حسینی بد بگذرد... 💚 میخواهم بگویم : اگر به دنبال سختی هستی که مرهم دردت باشد ، در سرزنش‌ها و انتظار برای امام زمانت به دنبالش بگرد… شاید مرهم و هدیهٔ ناقابل برای آقایی باشد که کشتهٔ اشک‌ها است. همین💚✋ 💚الا یا اهلَ العالم اِنَ جَدیَ الحُسَین قَتَلوه عَطشانا 💚 💚 💚
119 مشاهده