🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 آدینه های مهدوی 💚 ✍در خیالم با بهشت به گفتگو نشستم . از او خواستم دربارۀ احساسی که به بهشت بودنش دارد حرف بزند. 💚می‌خواستم بدانم چه احساسی دارد وقتی که می‌شنود خدا به هر کسی از بندگان خوبش او را وعده می‌دهد. 💚می‌خواستم از زبان خودش بشنوم قصۀ هیجانی را که در جوی هایش می‌جوشد وقتی که کسی از بندگان خاص خدا پایش را روی چشم او می‌گذارد. 💚خیلی دوست داشتم بدانم وقتی کسی از دوستان خدا از خدا طلب بهشت می‌کند ،‌ بهشت چه حالی می‌شود.!؟ 💚بهشت فقط یک کلام جواب داد و گفت: بهشت بودنش را مدیون شماست. او بدون شما احساسی به نام بهشت بودن ندارد. 💚بهشت گفت: که هیچ گاه جز شما به چیزی فکر نکرده و گفت چرا به او می‌گویند بهشت! او گفت:بهشت شمایید و او باغی از درخت‌ها و نهرهای تو در توست. 💚 ایهاالعزیز ؛! باورم نمیشود در خانه‌ای یادت باشد و دغدغۀ اهالی خانه به دست آوردن دِلت باشد و چشمانشان منتظرت باشد و شما سری به آن خانه نزنی...! 💚 یابن الزهرا ؛! مگر میشود دلی در گرو محبت شما باشد و نگاه مهربانت به صاحب آن دوخته نشود؟! 💚 یابن الحسن ؛! خانه‌هایی که به یادت آبادند ، در و دیوارشان با آدم‌ها حرف میزنند. هر چه زینت دنیایی هم که در این خانه‌ها باشد ، چشم‌ها را جلبِ خود نمی‌کند. در این خانه‌ها ؛ فقط نور شماست که چشم‌ها را به خود خیره میکند. 💚 یا صاحب الزمان ؛! در هر شهری یک خانه هم که به نورت روشن باشد ، برای روشنایی شهر کافیست. 💚 یابن فاطمه سلام الله علیها؛! امروز شهر های ماچقدرمحتاج این گونه ای ازخانه‌هاست. 💚 ای نور آسمان و زمین! امروز جمعه است الوعده وفا ؛ من فقط تو را میخواهم بهشت من! وقتت بخیر بهشتِ بهشت... َ 🖤