آیا «آخرین حکومت» در ایران متعلق به «بنیعباس قبل ظهور» است؟
در باورداشت مهدویت، ظهور امری دفعی و تصادفی تلقی نمیشود بلکه واقعهای است که با زمینهسازی و تمهیدات ممهدون شکل میگیرد از اینرو در منابع فریقین، قیامهای حق قبل از ظهور (رجل من اهل قم، خراسانی و یمانی) معرفی شده و اوصاف "ممهدون و زمینهسازان" ظهور در احادیث فریقین شیعه و اهل سنت نیز ذکر شده است.
از جمله: انقلاب ایران به رهبری مردی از قم (رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ)، پرچم هدایت وی و مشروعیت قیام (يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ)، خصوصیات یاران وی و صلابت و استواری آنان در پیشبرد اهداف انقلاب (يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ)، ایستادگی در برابر فتنهها و طوفانهای سخت (لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ) تحمیل جنگ بر آنان (وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ) و سرنوشت انقلاب ایران (وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ) به روشنی سخن به میان آمده است .
انقلاب ایران قبل از ظهور
بنابراین قبل از ظهور، انقلاب و حکومت در ایران تشکیل خواهد شد که هدف اصلی خویش را زمینه سازی برای حکومت جهانی امام عصر میداند و در مواجهه با دشمن، دو مرحله حق خویش را از دشمنان طلب میکنند (يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَايُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَايُعْطَوْنَهُ) اما وقتی خواسته آنان برآورده نمیشود (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ) اینبار از راه قدرت نظامی، حق خویش را از دشمن طلب میکنند (وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ) آنگاه دشمن مجبور به پذیرش مطالبات حق ایرانیان خواهد شد (فَيُعْطَوْنَ مَاسَأَلُوهُ) لکن ایرانیان به دلیل تغییر معادلات جهانی ازجمله وقوع واقعه هرج الروم از پذیرش حق خویش -علیرغم اصرار بر اخذ حق در دو مرحله قبلی- سرباز خواهند زد (فَلَايَقْبَلُونَه) و در مقابل آماده جنگ نهایی و سرنوشت ساز با دشمن در فلسطین در آستانه ظهور خواهند شد. (يَقُومُوا ... قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء) و سرانجام انقلاب ایران به طلوع فجر حکومت جهانی مهدوی متصل خواهد شد (وَلا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ) که عبارۀ اخری تعبیر قرآنی "وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين" در سرنوشت انقلاب "قیام مردی از قم" است که ذکر گردید. بنابراین آخرین حکومت در ایران، نه تنها متعلق به بنیعباس نیست بلکه زمینهساز ظهور است.