#روایت_شهدا
😊 پدر و مادرم میدانستند که دوست دارم مهریهام یک جلد قرآن باشد و یک سلاح. حالا چهجور سلاحی، برایم فرق نداشت.
🧔 ازم پرسید «نظرت راجعبه مهریه چیه؟» گفتم «هرچی شما بگید.» گفت «یک جلد قرآن و یک کلت کمری. چطوره؟» گفتم «قبول.»
🌷نظر خودش بود. هیچکس بهش نگفته بود که نظر من هم همین است؛ حتی قبلاً به دوستانش گفته بود دوست دارم زنم اسلحه به دوش باشه»
#شهید_مهدی_باکری
📚 نیمه پنهان ماه ۶، به روایت همسر شهید، ص ۱۶.
@NOORI82325 #ان_شاالله_بزودی_ظهور