🏴💫🏴💫🏴 آرزویم ديدن شش گوشه بود لحظه ‏اى بوسيدن شش گوشه بود چون لبم شيرين نشد از اين عسل زانوى غم را گرفتم در بغل فكرُ كردم در زمين سينه‏ ام در ميان سرزمين سينه‏ ام يك حسينه علم بايد كنم سينه‏ ى خود را حرم بايد كنم پاىه اش را مِهر زهرا ريختم آجرش را از تولا ريختم چون علم كردم به قلب خويشتن هر ستونش را به نام پنج تن سقف آن راسايه‏ ى حيدر زدم سردرش را نام پيغمبر زدم نقش هر كاشى به نام يك امام تا بگردد پايه‏ هايش پُر قوام شد سياهي هاى اين دربار عشق چادر زهرا و بانوى دمشق غربت عالم در آن حاكى شده اين سياهي ها اگر خاكى شده گوشه ‏اى از آن كه سقا خانه شد اين حسينيه عجب شاهانه شد از در و ديوار مى‏بارد مِحَن مى‏رسد ذكر حسين از قلب من بايد امشب هم علمدارى كنم يك دهه در آن عزا دارى كنم از شب اول به مسلم، كوفيان از شب دوم ورود كاروان از شب سوم خرابه، بوى نان از شب چارم دو طفل نوجوان از شب پنجم يتيمى از حسن ازشب شیشم تمام عشق من از شب هفتم على اصغر، عطش از شب هشتم على اكبر، عطش روز تاسوعا يل ام البنين روز عاشورا فتاد از صدر زين آنكه ثابت كرد مى‏شد خوبُ بود تا هزاران سالُ هم محبوبُ بود آنكه ثابت كردُ در راه خدا مى‏دهد جان و زن و فرزند را @NafasseAmigh 🏴💫🏴💫🏴