🌿❣🌿❣🌿 در دلش مهر تو بود اما به لب انکار کرد میوزید از گیسویش عطر و ترا بیدار کرد از کنارت رد شد و گویا غریبه مینمود با نگاه بی تفاوت؛ او جفا بسیار کرد گوشه ای از قهر و لطفش را به دریا گفتی و سر به ساحل کوفت وانگه سیل را اظهار کرد چشمه ها جوشید از چشمت ز داغ هجر او همچونان باد بهاری بر عبور اصرار کرد نیمه شبها خواب بود و خواب بود و خواب بود صبح بر این خواب ناز و بیخیال اقرار کرد ساکت و خاموش ماند و یک سخن حتی نگفت عاقبت بر این سکوتش هم تو را وادار کرد معجزه یعنی دو چشمش راه جنت را گشود قلب کافر کیش را با این غزل دیندار کرد @NafasseAmigh ❣🌿❣🌿❣