گره زدم به نخ فرش صحن جمهوری دل گدای خودم را ز درد مهجوری شبیه آینه ای و پر از طلوع بهار تویی که مثل همیشه به ظلمتم نوری به گوشه گوشه ی دنج حریم تو سوگند که گم نمی‌شود اینجا ز عشق مخموری به کرکسان و به کفتارها امان ندهیم و هرکه رسم مروت؛ فکنده در گوری بخوان به نام گل سرخ در حوالی شب بخوان دعای گذشتن ز دوره ی دوری @NafasseAmigh