‼️ ناهار با چاشنی حجاب 💠داشت با بچه‌ها بازی می‌کرد. 11 و 12 سال بیشتر نداشت. زن دایی صدایشان کرد: ناهار حاضر است. همه گرسنه‌شان بود و زود سر سفره نشستند. محمدعلی دست به غذا نمی‌برد. زن دایی تعجب کرد و گفت: مگر گرسنه نیستی؟ محمدعلی سرش پایین بود. گفت: «می توانم خواهشی از شما بکنم؟ می‌شود چادرتان را سرتان کنید؟» زن دایی از اینکه دید بچه‌ای با این سن، به این مسائل توجه دارد خوشحال شد. زود چادرش را سر کرد تا محمدعلی بنشیند و راحت ناهارش را بخورد. 📍شهید محمد علی رجایی 📚 کتاب بوستان حجاب صفحه 87 ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌿 @Naghshe_rah313