📚 💎 قسمت پنجم 🔅 جلوۀ جاودانه بعید می دانم در دنیا خانمی پیدا شود که دل باختۀ من نباشد و بی راه نیست که بگویم همۀ رقابت های زنانه برای رسیدن و به دست آوردنِ من است. درست حدس زدی! من "زیبایی" هستم اما با اطمینان می گویم همه دربارۀ من اشتباه می کنند؛ هم آقایان و هم خانم ها. دلیلش هم این است که مرا خوب نشناخته اند و عُمرم را با عمرِ آدمی مقایسه میکنند. سرگذشت خانم های قبل از تو را که مرور میکنم خیلی تأسف میخورم. آن ها در مسابقه ای شرکت کردند که در هر صورت بازنده بودند. خودنمایی کردند تا از دیگران جلو بزنند و نگاه های بیشتری را دنبال خود بکشانند؛ غافل از آن که روزی خواهد آمد که زیبا رویان دیگری سر می رسند و آه و حسرت بر دل زیبا رویانِ قبلی می نشانند! چقدر حسرت آور است که آدمی تا اندامش زیباست از او کام بگیرند و همین که فرتوت شد، همچون وسیله ای کهنه و قدیمی، کنارش بگذارند و برای همیشه فراموشش کنند. با شما هستم دختر خانم! مگر نمی دانی خداوند هر نعمتی را که به آدمی بدهد، قصد پس گرفتنِ آن را ندارد‌؟ من هم از قاعده مُستثنا نیستم. من هم جاودانه و ابدی ام؛ به شرطی که مرا برای همیشه بخواهی، هم می توانم زیبایی ات را جاودانه کنم و هم زیبایی ات را صدها برابر بالا ببرم. از روزی که خداوند نام دلربای "زیبایی" را برایم انتخاب کرد و محبت مرا در قلب یکایک خانم ها قرار داد، قرارش با آن ها این شد که مرا از هیچ زنی جدا نکند، مگر آن که خودشان مرا نخواهند. بله، زیبایی جاودانه می ماند؛ به شرطی که راهش را بلد باشی. میخواهم به تو یاد بدهم که چگونه زیبایی ات را جاودانه کنی. 📑 کتاب ترگل، ص۵ ادامه دارد... ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌿@Naghshe_rah313