‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍃🌼🍃 #زندگینامه_امام_زمان_عج #قسمت_53 #در_اثبات_وجود_مبارک_امام_دوازدهم_و_غیبت_آن_حضرت. 💫در حق الیقین فرموده شیخ صدوق و شیخ طوسی و طبرسی و دیگران بسندهای صحیح از محمدبن ابراهیم بن مهزیار و بعضی از علی بن ابراهیم بن مهزیار روایت کرده اند که گفت: بیست حج کردم بقصد آنکه شاید بخدمت حضرت صاحب الامر(ع) برسم، میسر نشد. شبی در رختخواب خود خوابیده بودم صدایی شنیدم که کسی گفت: ای فرزند مهزیار امسال بیا حج که بخدمت امام زمان خواهی رسید. پس بیدار شدم فرحناک و خوشحال و پیوسته مشغول عبادت بودم تا صبح طالع شد نماز صبح کردم و از برای طلب رفیق بیرون آمدم و رفیق چند بهم رسانیدم و متوجه راه شدم چون داخل کوفه شدم تجسس بسیار نمودم و خبری به من نرسید باز متوجه مکه معظمه شدم و جستجوی بسیار نمودم و پیوسته میان امیدواری و ناامیدی متردد و متفکر بودم تا آنکه شبی از شبها در مسجدالحرام انتظار می کشیدم که دور مکه معظمه خلوت شود مشغول طواف شوم و بتضرع و ابتهال از بخشنده بیزوال سوال کنم که مرا بکعبه مقصود خویش راهنمایی کند، چون خلوت شد مشغول طواف شدم ناگاه جوان با ملاحت خوشروئی و خوشبوئی را در طواف دیدم که دو برد یمنی پوشیده بود یکی بر کمر بسته و دیگری را بر دوش افکنده و طرف ردا را بر دوش دیگر برگردانیده چون نزدیک او رسیدم بجانب من التفات نمود و فرمود: که از کدام شهری؟ گفتم: از اهواز. فرمود:ابن الخضیب را می شناسی؟ گفتم: او برحمت الهی واصل شد، گفت: خدا او را رحمت کند.در روزها روزه میداشت و شبها بعبادت می ایستاد و تلاوت قرآن بسیار می نمود و از شیعیان و موالیان بود، گفت: علی بن مهزیار را می شناسی؟ گفتم: من آنم، فرمود: خوش آمدی ای ابوالحسن، گفت: چه کردی آن علامتی را که در میان تو و حضرت امام حسن عسکری(ع) بود؟ گفتم: با من است، فرمود: بیرون آور بسوی من، پس بیرون آوردم انگشتر نیکوئی را که بر آن محمد و علی نقش کرده بودند و بروایت دیگر یا الله و یا محمد و یا علی نقش آن بود چون نظرش بر آن افتاد آنقدر گریست که جامه هایش تر شد، گفت: خدا رحمت کند ترا ای محمد که تو امام عادل بودی و فرزند امامان بودی و پدر امام بودی حقتعالی ترا در فردوس اعلی با پدرانت ساکن گردانید پس گفت: بعد از حج چه مطلب داری؟ گفتم: فرزند امام حسن عسکری(ع) را طلب می نمایم . گفت: بمطلب خود رسیده ای و او مرا بسوی تو فرستاده است برو بمنزل خود و مهیای سفر شو و مخفی دار و چون ثلث شب بگذرد بیا بسوی شعب بنی عامر که بمطلب خود می رسی. ابن مهزیار گفت: بخانه خود برگشتم و در این اندیشه بودم تا ... ادامه دارد... 📚کلیات منتهی الآمال _ زندگانی چهارده معصوم(ع) _باب چهاردهم _ فصل سوم _در اثبات وجود مبارک امام دوازدهم و غیبت آن حضرت. 💠مؤلف: مرحوم حاج شیخ عباس قمی (رحمة اللّه)