🔹رنجش از ياران سست 🌿علل شكست ملتها (علل شكست كوفيان و پيروزي شاميان) اكنون جز شهر كوفه در دست من باقي نمانده است، كه آن را بگشايم يا ببندم اي كوفه اگر فقط تو مرا باشي، آن هم برابر اين همه مصيبتها و طوفانها!! چهره ات زشت باد. آنگاه به گفته شاعر مثال آورد: به جان پدرت سوگند اي عمرو كه سهم اندكي از ظرف و پيمانه داشتم. سپس ادامه داد: به من خبر رسيده كه بسر بن ارطاه بر يمن تسلط يافت، سوگند به خدا مي دانستم كه مردم شام به زودي بر شما غلبه خواهند كرد. زيرا آنها در ياري كردن باطل خود، وحدت دارند، و شما در دفاع از حق متفرقيد، شما امام خود را در حق نافرماني كرده و آنهاامام خود را در باطل فرمانبردارند. آنها نسبت به رهبر خود امانتدار و شما خيانتكاريد، آنها در شهرهاي خود به اصلاح و آباداني مشغولند و شما به فساد و خرابي (آنقدر فرومايه ايد) اگر من كاسه چوبي آب را به يكي از شماها امانت دهم مي ترسم كه بند آن را بدزديد نفرين به امت خيانتكار خدايا، من اين مردم را با پند و تذكرهاي مداوم خسته كردم و آنها نيز مرا خسته نمودند، آنها از من به ستوه آمده، و من از آنان به ستوه آمده، دل شكسته ام، به جاي آنان افرادي بهتر به من مرحمت فرما، و به جاي من بدتر از من بر آنها مسلط كن. خدايا، دلهاي آنان را، آنچنان كه نمك در آب حل مي شود، آب كن. به خدا سوگند، دوست داشتم، به جاي شما كوفيان، هزار سوار از بني فراس بن غنم مي داشتم كه: (اگر آنان را مي خواندي، سواراني از ايشان نزد تو مي آمدند مبارز و تازنده چون ابر تابستاني) 📚نهج البلاغه/خطبه ۲۵