قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
۳- و من كتاب له ( عليه السلام ) >لشريح بن الحارث قاضيه < وَ رُوِيَ أَنَّ شُرَيْحَ بْنَ الْحَارِثِ
🔴 ✅شرح و تفسیر نامه سوم نهج‌البلاغه 📝نامه در یک نگاه: 🍃این نامه که در نوع خود بى نظیر است، برخورد امام(علیه السلام) را با یکى از قضات معروف خود به هنگام خریدارى کردن یک خانه نسبتاً گران قیمت بیان مى کند و محتواى آن این است که بعد از نکوهش شریح به علت خریدارى این خانه، چیزى به نام سند براى او تنظیم مى کند; اما نه سندى مانند اسناد معمولى خانه ها، بلکه سندى بسیار عبرت انگیز و آموزنده که ناپایدارى دنیا و بى اعتبارى آن را کاملا برملا مى سازد و نشان مى دهد چه اندازه مردم گرفتار غفلت و غرورند و از واقعیات دنیا دورند و به تعبیر امام(علیه السلام)، اگر شریح این سند اخلاقى را قبلاً مشاهده مى کرد از خرید آن خانه صرف نظر مى نمود. ❓اما چرا امام(علیه السلام) چنین برخوردى با شریح کرد؟ آیا به راستى آن را از اموال حرام و رشوه خریدارى کرده بود؟ بعید به نظر مى رسد که امام(علیه السلام) چنین فرصتى را به قاضى کوفه داده باشد یا اینکه مى خواهد بفرماید: کسى که قاضى بر جان و مال و ناموس مردم است باید ساده زیستى را پیشه کند و الگوى مردم در این قسمت باشد.   🔻اين خانه را از کجا آورده اى؟! روايت شده است که شريح بن حارث، قاضى امير المؤمنين(عليه السلام) در دوران حکومت امام(عليه السلام)، خانه اى به هشتاد دينار خريدارى کرد، اين مطلب به آن حضرت رسيد، امام(عليه السلام) بعد از آنکه شريح را احضار کرد به او چنين فرمود: «به من خبر رسيده که خانه اى به قيمت هشتاد دينار خريده اى و براى آن قباله و سندى نوشته اى و بر آن گواهانى گرفته اى»; (بَلَغَنِي أَنَّکَ ابْتَعْتَ دَاراً بِثَمَانِينَ دِينَاراً، وَکَتَبْتَ لَهَا کِتَاباً، أَشْهَدْتَ فِيهِ شُهُوداً). «شريح عرض کرد: آرى چنين بوده است اى امير مؤمنان»; (فَقَالَ لَهُ شُرَيْحٌ: قَدْ کَانَ ذَلِکَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ). «راوى اين روايت مى گويد: امام(عليه السلام) نگاهى خشم آلود به او کرد سپس چنين فرمود»; (قَالَ: فَنَظَرَ إِلَيْهِ نَظَرَ الْمُغْضَبِ ثُمَّ قَالَ لَهُ). 🔻«اى شريح بدان به زودى کسى به سراغت مى آيد که نه به قباله ات نگاه مى کند و نه از شهودت مى پرسد تا تو را از آن خانه آشکارا خارج کند و تنها به قبرت تحويل دهد»; (يَا شُرَيْحُ، أَمَا إِنَّهُ سَيَأْتِيکَ مَنْ لاَ يَنْظُرُ فِي کِتَابِکَ، وَلاَ يَسْأَلُکَ عَنْ بَيِّنَتِکَ، حَتَّى يُخْرِجَکَ مِنْهَا شَاخِصاً، وَيُسْلِمَکَ إِلَى قَبْرِکَ خَالِصاً). 🔹امام(عليه السلام) در حقيقت مى فرمايد: هرچند تو با قباله و سند اين ملک را براى خود تثبيت کرده اى تا کسى مزاحم تو نشود; ولى هنگامى که فرشته مرگ به سراغ تو مى آيد اعتنايى به اسناد تو نمى کند و تو را گرفته و از آن بيرون مى فرستد، چرا که اسناد و بيّنات به درد زندگى در دنيا مى خورد نه آن زمان که انسان راهى سراى آخرت بشود. 🔸تعبير به «شاخص» از مادّه شخوص به معناى مسافرت گرفته شده و مفهوم جمله اين است که تو را به صورت مسافرى به عالم ديگر مى فرستند. بعضى نيز احتمال داده اند که «شاخص» به معناى چيزى است که آشکارا ديده مى شود و انسان هنگامى که از دنيا مى رود روى دستها و شانه ها به صورت آشکار به سوى قبرش برده مى شود و نيز اين احتمال داده شده که يکى از معانى شخوص خيره شدن چشم است و اشاره به اين است که بسيارى هنگام مردن چشم هاى آنها باز و بى حرکت مى ماند گويى به نقطه اى خيره شده اند; 🔹 ولى معناى اوّل از همه مناسب تر است. جمله «وَيُسْلِمَکَ إِلَى قَبْرِکَ خَالِصاً» اشاره به اين است که انسان چيزى از اموال دنيا جز کفن با خود به گور نمى برد. 🔹البتّه اينها همه در صورتى است که خانه را از مال حلال و طيب و طاهر خريده باشد و اگر از مال حرام يا مشکوک باشد، مصيبت بزرگ تر است، لذا امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن به اين نکته اشاره کرده مى فرمايد: «اى شريح نگاه کن نکند اين خانه را از غير مال خود خريده باشى يا بهاى آن را از غير مال حلال پرداخته باشى که هم دنيا را از دست داده اى و هم آخرت را»; 🔻 (فَانْظُرْ يَا شُرَيْحُ لاَ تَکُونُ ابْتَعْتَ هَذِهِ الدَّارَ مِنْ غَيْرِ مَالِکَ(2)، أَوْ نَقَدْتَ الثَّمَنَ مِنْ غَيْرِ حَلاَلِکَ! فَإِذَا أَنْتَ قَدْ خَسِرْتَ دَارَ الدُّنْيَا وَ دَارَ الاخِرَه) 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2