{ مناجات افشاری } این دهان بستی دهانی باز شد؛ تا خورنده لقمه های دل راز شد لب فروبند از طعام و از شراب؛ سوی خوان آسمانی کن شتاب… گز تو این انبان ز نان خالی کنی؛ پر ز گوهرهای اجلالی کنی طفل جان از شیر شیطان باز کن؛ بعد از آنش با ملک انباز کن چند خوردی چرب و شیرین از طعام… امتحان کن؛ چند روزی در صیام چند شب ها خواب را گشتی اسیر؛ یک شبی بیدار شو دولت بگیر ✦مولانا جلال الدین محمد بلخی