🔴خانمی گفتند که من مانع ازدواج دو نفر شدم الان پشیمان هستم. الان سه سال گذشته است آن آقا و آن خانم با افراد دیگری ازدواج کرده اند من چه کنم ؟ 🍃🌸پاسخ استاد نیلچی زاده : 🔸 نکته ی خوبی را گفته اند. گاهی اوقات ما اشتباهی را که انجام می دهیم و گناهی را که می کنیم، جبران آن خیلی سخت است. یا اینکه همه ی عوارض و نتایج آن را نمی توان جمع و جور کرد. مانند یک بیماری است که گاهی اوقات بیماری درمان می شود اما عوارض آن ممکن است مدت های طولانی باقی بماند. این هشداری است به همه ی ما که نسبت به گناه بی پروا نباشیم. یعنی راحت هر حرفی را نزنیم. راحت هر قضاوتی را نکنیم. راحت هر کاری را انجام ندهیم. 🔸 امکان دارد که بعضی از گناهان را ما جدی نگیریم. اهل بیت به ما یاد داده اند که اگر کسی گناهی را کوچک بگیرد آسیب های بزرگی خواهد خورد. چون کوچک شمردن گناه زمینه ای است برای اینکه شیطان به ما مسلط شود و نفس ما به ما حکومت کند. در این صورت خواسته های ما دیگر خواسته های الهی نیست و دیگر میلی به روش های الهی نداریم. 🔸اما در مورد این دوست خوب، اگر کسی مانند ایشان مبتلا به یک چنین اشتباه بزرگ و نامناسبی شده است . ✅راه حل این است که ابتدا توبه کند. یعنی ابتدا غلط دیکته های برگه ی پرغلط خود را با خدا بگیرد. به سمت خدا بگردد، توبوا الی اله. بازگشت به سمت خدا به این معنا است که من تصمیم جدی بگیرم که دیگر رفتارهای شبیه این را نداشته باشم. ✅ دوماً اینکه راهکار جبرانی را برای این فرد پیگیری کنم. یعنی اگر آن دختر خانم ازدواج نکرده و احیاناً خواستگارهای او نیز بعد از گذشت این سالها کمتر شده یا مناسب نیستند به دنبال این باشم که افراد مناسبی را به ایشان معرفی کنم. این کار را با نیت خیرخواهانه انجام بدهم نه به این خاطر که فقط بخواهم کفاره ی گناه خود را پس بدهم. بعضی از افراد به کفاره ی گناه مثل مالیات نگاه می کنند که از سر اجبار است. این کار پاکی و طراوت روحی را برای شما می آورد و آن نورانیت و هم افزایی نورهای معنوی را در محیط شما پراکنده می کند. ✅ سوماً اینکه حتماً برای این دو نفر استغفار کند. اما اعتراف لازم نیست. چون این اعتراف زمینه ای را فراهم می کند که آسیب ها را جدی تر کند و ممکن است در ذهن و دل آنها این مسئله باقی بماند و هیچگاه نتوانند رابطه ی خوبی را با ایشان برقرار کنند. ما در فرهنگ دینی، قرآن و اهل بیت (ع) اصلاً اعتراف به گناه نداریم. مگر جایی که کسی را به جرم گناه نکرده تنبیه می کنند ,در صورتیکه شما گناه کار هستید ,در این صورت باید اعتراف کنید. یعنی در صورتیکه که کس دیگری را به گناه شما تنبیه می کنند, باید اعتراف کنید. اما یک موقع کسی از گناه شما خبر ندارد یعنی بین خود شما بوده با خدا، یا بین شما با یک یا دونفری که اطلاع داشته اند بوده است. ما حق نداریم بدی ها را گسترش بدهیم بلکه باید بدی ها را با خوبی جبران کنیم. بخاطر همین غیر از آن موردی که گفتم ما اجازه ی اعتراف به گناه نداریم. چون مومن و انسان نزد خداوند جایگاه ویژه دارد و خداوند تاج کرامت بر سر او گذارده است. می گوید وقتی که تو گناه کردی و آن را آشکار می کنی، هم قبح گناه برای آن کسانی که شنیده اند می ریزد و هم احترام تو می شکند. دیگران هم می گویند خوب فلانی که این گناه را کرده است پس چه عیبی دارد. در حقیقت ما می خواهیم فضای منفی در ارتباطات به حداقل برسد و ما به سمت سلامت معنوی حرکت کنیم. خدا این فرمول را خیلی دقیق به ما یاد داده است. جایی که ایجاد مفسده می کند قطعاً من اجازه ندارم که اعتراف کنم. فقط در جایی که کسی آسیبی می بیند و بخاطر گناه من برای او ایجاد زحمت شده است و با اعتراف من امکان دارد که دست از او بردارند لازم است که من اعتراف کنم. نه اینکه گناهی را به گردن کسی دیگری بیندازم. چرا که خیلی اوقات افرادی که گناهکار هستند به دنبال یک بی گناه می گردند تا گناه خود را به گردن او بیندازند. این دقیقاً کسانی هستند که دچار ضعف هویتی و شخصیتی هستند و مسئولیت پذیرش گناه خود را ندارند. ◀️ کسی که مسئولیت پذیری نسبت به اشتباهات خود ندارد، همیشه زمینه ی آسیب برای خود و دیگران را فراهم می کند. ۸۹/11/20