علیه السلام نگاه کودکی ات دیده بود قافله را تمام دلهره‌ها را، تمام فاصله را ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هزار بار بمیرم برات، می‌خواهم دوباره زنده کنم خاطرات قافله را ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم خودت بگو، بنویسم کدام مرحله را؟ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چقدر خاطره ی تلخ مانده در ذهنت ز نیزه دار که سر برده بود حوصله را ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چه کودکی بزرگی است این که دستانت گرفته بود به بازی گلوی سلسله را ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ میان سلسله مردانه در مسیر خطر گذاشتی به دل درد، داغ یک گِله را ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چقدر گریه نکردید با سه ساله، چقدر به روی خویش نیاورده‌اید آبله را ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دلیل قافله می‌برد پا به پای خودش نگاه تشنه ی آن کاروان یک دِله را ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هنوز یک به یک، آری به یاد می‌آری تمام زخم زبان های شهر هلهله را ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مرا ببخش که مجبور می‌شوم در شعر بیاورم کلماتی شبیه حرمله را ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت که در تلاطم خون دید قلب قافله را؟ {🌾إِلهی‌بِأَمِیرِالمُؤمِنین🌾}‌ {🌸عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکـَـ‌الْفَرَج🌸} 📿 🕋 @Namazbandige 🕋 📿