و اگر می‌بينيد كه امام (ع) در روايت بالا مساله رؤيت را شديدا انكار نموده برای اين است كه مشهور در افواه مردم آن روز رؤيت جسمانی بود، آنهايی كه رؤيت را اثبات می‌كردند رؤيت به چشم سر را می‌گفتند كه صريح‌ عقل و نص كتاب آن را نفی می‌كند. مثلا از عكرمه از ابن عباس روايت می‌كردند كه وی گفته است رسول خدا (ص) پروردگار خود را ديد، و وقتی از عكرمه پرسيدند چطور ممكن است كسی خدا را ببيند و حال آنكه خودش فرموده:" لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ"، در جواب گفته است: آيا اگر كسی بگويد تو آسمان را می‌بينی دروغ گفته؟ گفت نه راست است. ‏گفت: صحيح است گفته شود تو آسمان را می‌بينی و حال آنكه تو همه آن را نمی‌بينی، معنای آيه هم اين است كه چشم ما همه جای خداوند را نمی‌بيند [الدر المنثور ج ۳ ص ۳۷]۸۸. ‏و معلوم است كه از اين روايت و روايات بسياری ديگر كه ادله قائلين به رؤيت است به خوبی برمی‌آيد كه آنان قائل به رؤيت جسمانی بودند. ‏در اينجا بايد به عكرمه گفت اگر مراد از" لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ" اين باشد كه كسی به تمام جهات و جوانب خداوند احاطه پيدا نمی‌كند، اين مساله اختصاصی به خداوند ندارد؟ ‏چون همه موجودات از انسان و حيوان و ساير اجسام زمينی و اجرام آسمانی همينطورند، زيرا هيچ موجود مادی نيست مگر اينكه دارای سطوح متعدد است، و در علم" مناظر و مرايا" كه همان قوانين و قواعد مربوط به چشم و عمل آن است مسلم شده است كه حس باصره جز يك طرف جسم را كه مقابل با آن است، و شعاعی بين آن و بين جسم در دوران است نمی‌بيند، مثلا وقتی ما انسانی را می‌بينيم، از تمام سطوح و جوانب او كه عبارتند از پشت و رو، راست و چپ، و بالا و پايين تنها آن مقدار به چشم ما می‌خورد كه در مقابل ما قرار دارد، و محال است كه در يك نظر تمامی سطح‌هايی كه محيط به او است در باصره ما قرار گيرد. پس اگر مراد از اينكه فرمود:" ديده‌ها او را نمی‌بيند" نديدن به اين معنا باشد در اين صورت كلام بی معنايی خواهد بود. ‏مرحوم شيخ صدوق در كتاب توحيد به سند خود از اسماعيل بن فضل روايت كرده كه گفت: از امام صادق (ع) پرسيدم آيا خدای تعالی در روز قيامت ديده می‌شود يا خير؟ ‏حضرت فرمود: خداوند منزه و بزرگتر از اين حرف‌ها است، ای ابن الفضل! چشمها نمی‌بينند جز چيزهايی را كه دارای رنگ و كيفيت باشد، و خدا خود آفريننده رنگ‌ها و كيفيت‌ها است‌ [توحيد صدوق]۸۹. ‏۱ خدا را آن طور كه حق شناختن او است نشناختند، روز رستاخيز زمين يكسره در قبضه او است و آسمانها به دست قدرت او به هم پيچيده است، منزه است و از آنچه كه با او شريك می‌كنند برتر است. سوره زمر آيه ۶۷ ‏۲ آن كسان كه به غير خدا می‌خوانيد هرگز مگسی خلق نكنند، و گر چه در اين باب همكاری كنند، و اگر مگس چيزی از آنان را بربايد بازگرفتن از آن نتوانند، طالب و مطلوب ناتوانند خدا را آن طور كه حق شناختن او است نشناختند كه خداوند توانا و عزيز است. سوره حج آيه ۷۴ ‏۳ سوره بقره آيه ۲۱۳ ‏۴ مگر آن كسان را كه از كتاب آسمانی بهره‌ای به ايشان داده‌اند نمی‌بينی كه به بت‌ها و طغيانگران گروند و در باره كافران گويند: اين گروه، از مؤمنان هدايت يافته‌ترند. سوره نساء آيه ۵۱ ‏۵ ای اهل كتاب چرا در مذهب ابراهيم كه تورات و انجيل بعد از او نازل شده محاجه می‌كنيد، چرا نمی‌فهميد- تا آنجا كه می‌فرمايد- ابراهيم نه يهودی بود و نه نصرانی بلكه معتدل و مسلمان بود و از مشركين نبود. سوره آل عمران آيه ۶۷ ‏۶ مجادله نكنيد با اهل كتاب مگر به طريقی كه نيكوتر است مگر با كسانی از ايشان كه ستم كرده‌اند. سوره عنكبوت آيه ۴۶ ‏۷ برای كسانی كه دين يهود دارند آنچه را از پيش برای تو نقل كرديم حرام كرده‌ايم، ما ستم‌شان نكرده‌ايم بلكه خودشان به خود ستم می‌كردند. سوره نمل آيه ۱۱۸ ‏۸ تفسير المنار ج ۷ ص ۶۱۷- ۶۱۸ ‏۹ قرار داد برای شما گوش و چشمان و دلها. سوره نمل آيه ۷۸ ‏۱۰ آن كسی كه به قلم تعليم نمود، و چيزی را به انسان آموخت كه آن را نمی‌دانست. سوره علق آيه ۵ ‏۱۱ و مردم نادان اعتراض كردند كه چرا خداوند با ما هم كلام نشود. سوره بقره آيه ۱۱۸ ‏۱۲ سوره ص آيه ۲۹ ‏۱۳ خدای تعالی كسی رای كه اضلال می‌كند هدايت نمی‌كند. سوره نحل: آيه ۳۷ ‏۱۴ و خداوند مردم فاسق رای هدايت نمی‌كند. سوره صف آيه ۵ ‏۱۵ سرزمين پاكيزه روئيدنيش به اذن خدا می‌رويد، و آن كه پاك نيست جز گياه بی فايده نمی‌روياند. سوره اعراف آيه ۵۸ ‏۱۶ تفسير كشاف ط بيروت ج ۲ ص ۴۵ ‏۱۷ تفسير ابی السعود ط بيروت ج ۳ و ۴ ص ۱۶۲ ‏۱۸ سوره مؤمنون آيه ۹ ‏۱۹ سوره مؤمنون آيه ۲ ‏۲۰ سوره اعراف آيه ۹۲ ‏۲۱ مفردات راغب ص ۴۴ ‏۲۲ رحمت و بركات خدا مخصوص شما اهل بيت رسالت است. سوره هود آيه ۷۳ ‏۲۳ تفسير المنار ج ۷ ص ۶۲۴ ‏۲۴ سوره انفال آيه ۳۱ ‏۲۵ و در پی ايشان برزخی است تا آن روز كه مبعوث شوند. سوره مؤمنون آيه ۱۰۰ ‏۲۶ و همانا او می‌ميراند و زنده می‌كند. سوره نجم آيه ۴۴