بعد از اینکه گفت‌وگوی بین اشعث و سعید تمام شد، اشعث به حسن (علیه السلام) گفت: نمی‌خواهی همسرت را ببینی؟! وقتی امام (علیه السلام) موافقت کرد، اشعث به امام (علیه السلام) فرمود: «لا تمشی و الله الا علی اردیه قومی، فقامت له کنده سماطین، و جعلت له اردیتها بسطا من بابه الی باب الاشعث». به خدا قسم حرکت نمی‌کنی مگر اینکه عبا و ردای قوم کَنده را زیر پایت فرش می‌کنیم و بعد قبیله کنده در دو طرف (صف بستند) و از امام (علیه السلام) استقبال نمودند و در این مراسم استقبال به خاطر اظهار علاقه به امام حسن (علیه السلام) از درب منزل آن حضرت (علیه السلام) تا خانه اشعث را عباهایشان فرش کردند. خلاف مردانگی شاید کسی بگوید، حضرت علی (علیه السلام) قبول نمی‌کردند در جواب باید گفت: در میان عرب رسم بود وقتی کسی دخترش را به فردی به عنوان همسر پیشنهاد می‌داد، دست رد به سینه طرف زدن و قبول نکردن را خلاف مروت و مردانگی می‌دانستند. حضرت امیر (علیه السلام) نمی‌خواستند خلاف این رسم عمل کنند. کار امام (علیه السلام) بر اساس حکمت و مصلحت وانگهی وقتی ما حضرات ائمه اطهار (علیه السلام) را معصوم می‌دانیم و باور داریم آنان از هر گونه خطا و اشتباه مصون‌اند، باید بدانیم این ازدواج و امثال آن در اولیاء الهی، از روی اغراض و افکاری که در ذهن بسیاری است نبوده، بلکه آنان مصالح دین و جامعه را در نظر می‌گرفتند و با توجه به جهات مختلف آن کار را انجام می‌دادند، با توجه به این احتمالات و جهات دیگری که ذکر آن طول می‌کشد، ما نمی‌توانیم بدون کمی دقت بگوییم چرا چنین ازدواج‌هایی صورت گرفته است. مشابه آن در زندگی برخی از پیامبران (صلی الله علیه و آله) ثانیاً: این موضوع اختصاص به زندگی امام مجتبی (علیه السلام) ندارد بلکه بعضی از پیامبران در زندگی خود با همسران نالایق روبه‌رو بودند، اما آنان با همان زنانی که اسرار زندگیشان را فاش کردند و دشمنانشان را خوشحال نمودند و باعث مشکلات زیادی برای پیامبران شدند، ساختند تا مردم را با عمل به استحکام خانواده دعوت کنند و جلوی طلاق و فروپاشی نظام خانواده را بگیرند و الگوی صبر و استقامت برای امت خود باشند. بر همین مبنا در قرآن کریم، در سوره تحریم، ماجرای شش زن را ذکر می‌نماید که یکی حضرت آسیه و دومی حضرت مریم است، اما آن چهار زن دیگر از زنان پیامبران بودند که باعث آزار و اذیت شوهران بی‌نظیر خود در عالم شدند که دو تن از آنان از همسران رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) بودند که اسرار آن حضرت را فاش کردند و سبب زجر و اذیت آن حضرت شدند. و آن دو تای دیگر یکی همسر حضرت نوح (علیه السلام) و دیگری همسر حضرت لوط (علیه السلام) بودند. همسر حضرت لوط (علیه السلام) زنی بود که خداوند حکیم بارها او را در قرآن کریم مورد سرزنش قرار داده است. زنی که منشأ هجوم مردان آلوده و اراذل و اوباش به منزل آن حضرت شدند. اما آن پیامبر الهی این زن خائن را تحمل کرد و خداوند در برابر ظلم و آزار و اذیتی که آن زن به حضرت لوط (علیه السلام) نمود، عذاب و زلزله وحشتناک و ویران‌کننده‌ای فرستاد که او و قوم لوط را در هم کوبید و به عمرشان خاتمه داد و الان هم در عالم قبر، گرفتار عذاب دردناک الهی هستند. زن حضرت هود (علیه السلام) در زمان حضرت هود (علیه السلام) قوم آن حضرت در اثر گناه گرفتار خشکسالی شدند مردم به طرف منزل آن حضرت آمدند تا ایشان با انفاس قدسی خود برای آنها دعا کند ولی ایشان در منزل نبود. پیرزنی که از یک چشم نابینا بود، درب را باز کرد و مردم موضوع را به او گفتند. آن زن در جواب گفت: اگر دعای هود مستجاب بود برای خودش دعا می‌کرد! مردم رفتند و حضرت هود را که مشغول کار بود پیدا کردند و ایشان دعا کرد و به مردم گفت روانه منازل خود شوید که خداوند باران فراوانی را بر شما نازل خواهد فرمود. سپس مردم سخنان آن پیرزن را به آن حضرت گفتند. آن حضرت در پاسخ فرمود آن زن همسر من است برایش دعا کرد و فرمود: خداوند به وسیله ایشان که دشمن من است، مرا امتحان می‌نماید و این دشمنی که در اختیار من است و او را مراقبت می‌کنم تا کمتر آسیب برساند، بهتر است از دشمنی که رها باشد و بیشتر ‌آسیب می‌رساند. بنابراین ما در سیره و سبک زندگی برخی از پیامبران (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار و بعضی از علمای ربانی می‌بینیم همسرانشان نالایق بودند و در عین حال با صبر و حلم و بردباری آنان را تحمل نمودند و گاهی از اوقات نگذاشتند احدی از اخلاق بد و آزاردهنده روحی و جسمی زنانشان متوجه شود که یکی از آن اولیاء الهی، حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) بود که با همسرش سوخت و ساخت تا مبادا کسانی که با اسلام کینه دارند، حضرت را مورد سرزنش قرار دهند.