✅ از اون قدیما نگاه گرمت...
▶️
#زمزمه
💢
#امام_حسین علیه_السلام
✴️ کربلایی مجتبی رمضانی
🔸🔹🔸
از اون قديما، نگاه گرمت، همش به من بود
همه حواست، به حال و روزِ، من و حسن بود
مىشِستى پاى بسترم، مادرونه
مىذاشتى آب بالا سرم، مادرونه
با اينكه من بزرگترم، ولى خواهر
هميشه بودى ياورم، مادرونه
هر جا رفتم پا جاى من گذاشتى
زندگيتو به پاى من گذاشتى
بچه هاتم براى من گذاشتى
خيلى هستم، مديون تو
زینب زینب، قربون تو
" زينب زينب "
مىبينى پيشت، چه جورى دنيا، خجالتم داد
به خاطر من، تن پسرهات، زير پا افتاد
حالا بيام به خيمه ها، با چه رويى
بيام حرم با اين دو تا، با چه رويى
چه جورى چشم تو چشم بِشم، با تو آخه
سر بگيرم پيشت بالا، با چه رويى
بين ميدون كه چشماشونو بستم
خيلى شرمندتم كه زنده هستم
مونده دو تا امانتت رو دستم
معصومانه، خسته، آروم
هر دو خوابن، روى زانوم
جوونا نیستن، منم که دیگه، عبا ندارم
چه جورى تنها، دو تا شهيدُ، حرم بيارم
توو خيمه ها سقا بايد، كه بمونه
وگرنه دشمن حرمو، مى سوزونه
ببين برادرت داره، پسراتو
كشون كشون به خيمه ها، مىرسونه
اى كه يک عمره كه هوامو دارى
ميشه بازم بياى براى يارى
لااقل تو يكيشونُو بيارى
گلهاتو از، ريشه كندن
حالا دارن، بهت مىخندن
" زينب زينب "
.
من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh