#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_محمد_رضا_بذری
روضه میخونی امشب تنها
شال عزات و دیدم آقا
ناله زدم باچشمِ گریون
آجرکَ الله یابنَ الزهرا
پدرت ، گوشه ی بستر
توو جوونی شده پرپر
(شبیه مادر)3
سینه میزنم شب شهادت
صاحبِ عزا سرِت سلامت
وایِ من
از این غمهای تو
خون به دلم
از اشکای تو
بس که غریب بود
حتی خونش
تحت نظر بود ، بابای تو
سامرا دل پریشونه
شده قبرش غریبونه
(میون خونه)3
بینِ بسترش
دور از مدینه
دست و پا میزد
با زَهرِ کینه
پدرت ، گوشه ی بستر
توو جوونی شده پَرپر
(شبیه مادر)3
سینه میزنم شب شهادت
صاحبِ عزا سرِت سلامت
آب میرسونی مثل سقا
تو به لب های خشکِ بابا
حرف عطش شد
یادِت افتاد
طفلِ رباب و موج دریا
دیدی میلرزه هِی دستاش
ظرف آب میخوره به لبهاش
دیدی هِی ، میلرزه دستاش
ظرف آب میخوره به لبهاش
(غُصّه توو چشماش)3
دیگه ندیدی ، لبای خونی
نه بزمِ مِی و نه خیزرونی
سینه میزنم شب شهادت
صاحبِ عزا سرِت سلامت
#شهادت_امام_عسکری
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal