#مناجات_با_خدا
#ماه_رمضان
ماه رحمت! سلام، آمده ام
با ذنوب العظام آمده ام
زخمی از هر حرام آمده ام
در پی التیام آمده ام
من خرابِ خراب آمده ام
سوی تو با شتاب آمده ام
عهد ها داشتم، شکسته شده
کشتی من به گل نشسته شده
دلم از دست خویش خسته شده
همه درها به روم بسته شده
این در آن در زیاد من زده ام
به امیدی به این در آمده ام
جز به این در کجا فرار کنم؟
آمدم بلکه دیده زار کنم
دل خود پاک از غبار کنم
سبک این وزن کوله بار کنم
میکُشد ای خدا محبت تو
باز هم بنده و ضیافت تو
باز آغوش وا کنی، بخری
این زمین گیر تا سما ببری
داری از هر گناه و خیره سری
چشم میپوشی و تو میگذری
باز خواهی خجالتم بدَهی
کی کنم صاف با تو این بِدِهی؟
کاش عبد تو بی ریا بشود
هر شب این ماه را گدا بشود
کاش این دل پر از خدا بشود
حرم شاه کربلا بشود
گفتم از شاه و آب زد به سرم
لب طفل رباب زد به سرم
قطره آبی در این کویر که نیست
سوت و خنده جواب پیر که نیست
قصد حمله در این صغیر که نیست
حلق شش ماهه جای تیر که نیست
رو زد آبی بَرَد برای پسر
ریخت خون گلو به روی پدر
@Navaymagtal