و امروز همان روزی ست که بیش از روزهای دیگر منتظرت هستم،
مولای من!
دست خالی آمدهام و شرمنده
اما دلم ترسی ندارد،
امروز من مهمان تو ام،
مهمان تو که کریمی از فرزند کریمانی،
کرامتت بیش از آن است که مرا پذیرا نباشی،
به اندازهی کرامت خودت مرا میزبانی کن و به پروندهی خالیام ننگر.