هدایت شده از کافه شعر و ادب
🌴🏴🌴 قصه دارد کم‌کمک تا غصه‌ی سـر می رسد تا زمــان اسب‌رانی روی پیکــــــر می رسد با وجودت اکبــرت یا قاسمت بی سر نشد بعد تو این ماجرا حتی به اصغـر می رسد غیرتت دستان دشمن را به گردن بسته‌بود درغیابت دست نامحرم به معجر می رسد می‌روی و می‌شوی از ظلـــم‌ها راحت ولی سایه‌های جــاهلیت بار دیگـــــــر می رسد شیعه هـم باید بسوزد قـــرنها از بی کسی تا ببنید منتقــــــم از راه کی سـر می رسد 😭 ✍