روزی مرحوم آخوند کاشی مشغول، وضو گرفتن بودند که شخصی با عجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد. با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی با دقت وضو میگرفت و همه آداب و ادعیهی وضو را بجا میآورد؛ قبل از اينكه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود!
به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد. ایشان پرسیدند: چه کار میکردی؟ گفت: هیچ.
فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟
گفت: نه!
آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟
گفت: نه!
آخوند فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز میخوندی!
گفت: نه آقا اشتباه دیدید!
سؤال کردند: پس چه کار می کردی
گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین!
این جمله در مرحوم آخوند (رحمة الله عليه) خیلی تأثیر گذاشت تا مدتها هر وقت از احوال آخوند میپرسیدند، ایشان با حال خاصی می فرمود: من یاغی نیستم.
خدایا ما خودمون هم میدونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم. نماز و روزه مان اصلاً جایی دستش بند نیست!فقط اومدیم بگیم که: خدایا ما یاغی نیستیم، بندهایم. اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده. لطفا همین جمله را از ما قبول کن
🌴💎🥀💎🌴