آنڪه گم شـده اسـت بیـن هـزار و یک شـب شـب قـدر نیست، آن تویی! ڪه اگر خود را پیـدا کنی و قـدرش را بدانی و روح را روان کنی و جان را جلا بدهی  و قلـب را قوّت ببخشی و دل را دوا هر شـب، شـب قـدر اسـت و هر روز، روز قـدر اسـت و هر دم، دم قـدر آن تقـویم ڪه ندیده‌اش می‌گیری عمـر توسـت و آن مـاه ڪه بہ میهمانی خـدا نمی‌روی همه دوازده مـاه است ڪه سفـرهٔ خـدا همیشه پهـن است و ضیافتش مـدام و رزقـش دائـم تـو اما مهمـان نمی‌شـوی چون صاحبخانه را نمی‌شناسی و خانـه را گـم کرده‌ای و شـب را نمی‌دانی و روز را هـم بگرد و پیدا کن هم خودت را و هم خانه را و هم صاحبخانه را ڪه اگر خانه را یافتی و صاحبخانه را هم همـهٔ شـب‌ها، شـب قـدر می‌شود و همـهٔ روزها، روز قـدر قـدر خویش را بـدان پیش از آنڪه دفتر قــدر و تقــدیر بستـه شـود. 💙🌴🖤💎🖤🌴💙