اونجایی شرمنده شدم که داشتم از پا درد تو راهپیمایی ناله میکردم تا اینکه یه پیرزن ضعیف هشتاد نود ساله با کمر خمیده و عصا دیدم که به پسرش التماس میکرد تا بذاره چند قدمی رو پیاده بره آخرشم موفق شد و با شوق و ذوق چند متری رو به زحمت رفت (پطروس مقدس) @OfficialTwitTelegram