♦️کارکرد عقل در علوم انسانی از منظر قرآن♦️
🔹عرفا میگویند عقل نمیتواند مسائل بنیادین را حل کند و در ذیل آیات نیز بحثهایی را دارند مثلا ذیل آیه «إِنَّ فی ذلِکَ لَذِکرى لِمَن کانَ لَهُ قَلبٌ …»، در فصوص و فتوحات آمده که قائلاند ذکر یا تذکر که یکی از کارهای بنیادی است، از عهده عقل برنمیآید و این عقل باید مفهومشناسی شود.
🔹در دستهبندی، ایدهآلسازی میکنیم و کمال مطلوب را در نظر میگیریم و میگوییم عقل مفتاح است، اما در مقام تحقق ممکن است یک گوشه از عقل مصباح و یکی ضلالت باشد و حیثیتهای متفاوتی داشته باشد.
حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا بخش پنجم
▫️کرسی علمی- ترویجی با موضوع “کارکردهای معرفتی عقل در علوم انسانی اسلامی (با تأکید بر آیات قرآن)“ یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹، توسط گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی با مشارکت گروه منطق فهم دین پژوهشگاه به صورت مجازی برگزار شد.
▫️در این کرسی علمی، دکتر رمضان علیتبار به عنوان ارائهدهنده، حجتالاسلام علیرضا قائمینیا و حجتالاسلام محمدعلی اسدینسب به عنوان ناقد حضور داشتند.
▫️در ادامه متن سخنان حجتالاسلام علیرضا قائمینیا، عضو هیأت علمی گروه معرفتشناسی پژوهشگاه تقدیم مخاطبین قرار میگیرد.
🔸این بحث از جمله مباحث مهمی است که ببینیم کارکرد عقل در قرآن و علوم انسانی چیست که در علوم انسانی نیز بحث عقل گم شده است و به قدری بحثهای متنوع و مختلف وجود دارد که کارکرد عقل در این زمینهها روشن نیست. نکته دیگر اینکه ما کارکردهای بیشماری برای عقل میتوانیم داشته باشیم و شاید خلاصه کردن در چند محور یک مقدار سادهسازی بیش از حد واقعیت باشد. البته که بنده مخالف این سادهسازی هم نیستم و باید صورت گیرد، اما واقعیت این است که عقل کارکردهای بیشماری دارد و در قرآن نیز با یک نگاه متفاوتی باید به قضیه نظر کرد.
🔸نکته دیگر این است که تا حدی طرح بحث در این حد ابهام دارد و نمیدانیم در علوم انسانی اسلامی عقل چه وضعیتی پیدا میکند. دو پرسش بنیادی وجود دارد و باید به اینها پاسخ بدهیم؛ یک پرسش را عرفا مطرح کردهاند و پرسش دوم آن است که در فلسفههای جدید مطرح شده که هر دو نسبت به عقل جدی هستند. پرسشی که عرفا دارند این است که آیا عقل توان حل مسائل بنیادی بشر را دارد یا خیر؟
🔸میگویند انسان باید از قوای دیگری کمک بگیرد و عقل میتواند مسائل ظاهری را حل کند و مسائل باطنی را باید قوای دیگری حل کنند. این محدودیتهایی برای عقل به وجود میآورد. عرفا میگویند عقل نمیتواند مسائل بنیادین را حل کند و در ذیل آیات نیز بحثهایی را دارند مثلا ذیل آیه «إِنَّ فی ذلِکَ لَذِکرى لِمَن کانَ لَهُ قَلبٌ …»، در فصوص و فتوحات آمده که قائلاند ذکر یا تذکر که یکی از کارهای بنیادی است، از عهده عقل برنمیآید و این عقل باید مفهومشناسی شود. عقل دارای کارکرد ظاهری است و تذکر در مقام قلب است و اینجا مشخص است که برای عقل محدودیتی دارند و میگویند عقل از عقال است و عقال، افساری است که بر حیوانات میزنند و آنها را محدود میکنند و عقل فلسفی نیز انسان را محدود میکند.
🔸اما در خود قرآن واژگان متفاوتی به کار رفته است. خود کلمه عقل در قرآن نیست و تعقل و … را داریم و فواد و قلب نیز وجود دارد که نیاز به معناشناسی جدی دارد که قرآن چه تفاوتی برای اینها قائل شده است که بحثهای معناشناسی میتواند راهگشایی کند و قطعا هر کدام از اینها در حوزه طبیعی علوم، کارکردهای متفاوتی دارند و این باید مطرح شود. شناسایی محدودیتهای عقل در کنار کارکردهایی که دارد نیز مهم است. اینکه آیا عقل میتواند همه علوم را مدیریت کند یا خیر را باید مود تامل قرار داد.
🔸نکته دیگر بحثی است که در فلسفههای جدید مطرح است. در حقیقت، عقل یکبار در مقام تعریف لحاظ میشود و یکبار در مقام تحقق. عقل در مقام تعریف، کمال مطلوب است و انسان را به حقیقت میرساند و ممکن است منبع و یا به تعبیر آیتالله جوادی، مفتاح باشد و اینها همه در مقام تعریف است و وقتی عقل را در نظر میگیریم، چنین کارکردهایی را دارد اما عقل در مقام تحقق، واقعا چنین بوده است و یا خیر و مسیر متفاوتی را طی میکند؟ و شاید این دستهبندیها به صورت کامل نتواند حق قضیه را ادا کند.
🔸 در دستهبندی، ایدهآلسازی میکنیم و کمال مطلوب را در نظر میگیریم و میگوییم عقل مفتاح است، اما در مقام تحقق ممکن است یک گوشه از عقل مصباح و یکی ضلالت باشد و حیثیتهای متفاوتی داشته باشد و ممکن است انسان را به سمت تاریکی ببرد و از عهده حل مسئله برنیاید. وقتی شما نقصانی در نظر میگیرید، اینها به مقام تحقق برمیگردد و عقل در این مقام، این نیست که ما میبینیم و در مقام تحقق است که به شکل کمال مطلوب تعریف شده است.
ادامه دارد ...
http://iict.ac.ir/1399/12/aghll/
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami