♦️علم دینی از ديدگاه سعيد زیباکلام♦️
🔹به تعبير شهيد مطهری بايد قضاوت و داوری درباره معرفت را به خود معرفت سپرد نه معيار های عملی ملاک معرفت از جنس خود معرفت است و آن اين است که معرفت ها به معرفت های بديهی منتهی شود .
🔹آقای سروش می گفت اصلا متن، صامت و گرسنه است و معنايی ندارد. اين خواننده متن است که به آن لفظ معنا می دهد و هم از آن معنا می گيرد. اين شبهه خطرناکی است.
حجت الاسلام ربانی گلپایگانی بخش آخر
▫️حجت الاسلام علی ربانی گلپایگانی ( عضو شورای علمی کلام اسلامی، عضو هیئت علمی مؤسسه امام صادق(ع) ) در دروس خارج کلام خود که در سال ۹۵ - ۹۴ برگزار شده است به بررسی دیدگاههای موافقان و مخالفان علم دینی پرداختند. ایشان در سه جلسه از جلسات خارج علم کلام به بررسی و تحلیل دیدگاه یکی از موافقان علم دینی دکتر سعید زیباکلام پرداختند.
🔸حال اگر به گزاره های مشاهدتی قطعی برخورد کرديم که با نظريه های علمی سازگار نيست، بر آن نظريه ها که تاکنون پذيرفته ايم تبصره ای می زنيم به اين صورت که تاکنون آنها را مطلق می پنداشتيم و اکنون دست از اطلاق آنها بر می داريم. البته کما کان آن نظريه ها به قوت خويش باقی هستند. اين مطلب بر مبنای سخن اثبات گرايان سازگار تر است اگر چه بر اساس نظر ابطال گرايان نيز صحيح است به اين صورت که بگوييم اين موردی که پيدا شده نقضی محدود است و سالبه کليه نيست که کل نظريه گذشته را بر دارد بلکه اطلاق آن قانون را بر می دارد.
🔸بنابراين اين گونه نيست که مساله با پيدا شدن يک يا چند مورد نقض سليقه ای شده و از مدار منطق خارج شود. به تعبير شهيد مطهری بايد قضاوت و داوری درباره معرفت را به خود معرفت سپرد نه معيار های عملی کما اينکه پراگماتيسم می گويد. ايشان در نقد پراگماتيسم اين مساله را بيان فرموده و می گويند ملاک معرفت از جنس خود معرفت است و آن اين است که معرفت ها به معرفت های بديهی منتهی شود .
2⃣ نکته ديگر اينکه اگر اين مبنا را در مورد رد يا قبول نظريه ها بپذيريم و آن را به تصميم گيری و سلايق عالمان برگردانيم پيامد باطلی خواهد داشت و آن گرفتار شدن در دام نسبت گرايی است، زيرا تعلقات و تمنيات عالمان تحت تاثير عوامل گوناگونی قرار دارد و لذا تصميم های متفاوتی می گيرند و ما ديگر نمی توانيم حرف کسی را رد کنيم. ضابطه مند کردن اين تعلقات و تصيميم گيری ها نيز خيلی مشکل و طولانی است. طبق اين سخن تکثر گرايی در معرفت حاصل خواهد شد که همان نسبيت گرايی باطل است.
🔸اين سخن همانند مساله تکثر قرائت هاست که می گويد متن دين صريح نبوده و هر کسی می تواند با توجه به پيش فرض هايی که دارد آن را معنا کند. آقای سروش می گفت اصلا متن، صامت و گرسنه است و معنايی ندارد. اين خواننده متن است که به آن لفظ معنا می دهد و هم از آن معنا می گيرد.
🔸اين شبهه خطرناکی است که مطرح شده تا آنجا که آيت الله مصباح در اين باره می فرمايد: از اول خلقت تا کنون شبهه ای شيطانی به اين کيفيت بيان نشده است زيرا دست همه را می بندد. طبق اين شبهه، قهرمان های فقه مانند شيخ انصاری يک فهم از دين دارد و يک روشنفکر نيز قرائت ديگری از دين دارد.
🔸اينجا است که معلوم می شود مباحث معرفت شناسی از چه جايگاه بالايی برخوردار است. شهيد مطهری می فرمايد اين معرفت شناسی است که سرنوشت جهان بينی ها و ايدئولوژی ها را تعيين می کند و لذا بايد به اين مباحث خيلی اهميت داد . اگر شهيد مطهری اکنون زنده می بودند قطعا يکی از مباحثی که مطرح می کردند بحث هرمنوتيک بود زيرا اينها مباحث شالوده ای است که اگر در آنها انجرافی رخ دهد در ادامه زاويه زيادی پيدا خواهد کرد.
محور دوم
🔸محور ديگر ايشان برای اثبات علم دينی در مورد علوم انسانی است. وی در اين باره می گويد: علوم انسانی و اجتماعی که موضوع آنها انسان است لااقل دو رکن در آنها خواه ناخواه پذيرفته شده است: يکی چيستی انسان و ديگر سعادت و شقاوت اوست. به همين خاطر توصيه ها و تجويزهايی که در اين علم می کنند مبتنی بر تلقی فلسفی است که از انسان دارند.
🔸مثلا جان اسوارت ميل طرفدار آزادی فردی است و آن را اصل می داند مگر اينکه آزادی ديگری را خدشه دار کند. اين ديدگاه وی به خاطر تلقی ای است که از انسان دارد. در ساير علوم انسانی نيز همين گونه است. حال بر اساس اينکه تصوير قبلی ما از انسان و سعادت او در نظريه های علمی نقش دارد، دين هم در هر دو حوزه و رکن انسان يعنی چيستی و سعادت انسان حرف دارد و لذا راه برای تاثير گذاری دين در حوزه علوم انسانی باز می شود .
https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/rabani/kalam/94/941218/
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami