حسین کمیل/جعل نام خلیج فارس، سردرگمی در تهران و لزوم توسعه ایلام!! آغاز رقابتهای جام ملتهای خلیج [فارس] در کشور عراق و استفاده دولت عراق از نام جعلی خلیج عربی برای نامیدن این جام با اعتراض شدید رسانه‌های داخلی و نهایتا شکستن مقاومت مسئولان تهران جهت اعتراض به این موضوع همراه شد؛ اما برخلاف انتظار تهران هیچ عقب‌نشینی از سوی مقامات عراقی رخ نداد. این اتفاق برای نگارنده مطلقا مایه تعجب نیست بلکه آنچه باعث حیرت می‌شود، ضعف تحلیل مسئولان وزارت خارجه و مسئولین پرونده عراق در تهران،در پیشبینی چنین موضوعی است که قبلا در بحث اوپک و میزان فروش نفت،استقبال از سعودی‌ها و برقراری اولین سفر نخست‌وزیر مورد حمایت ایران به اردن،توسط طرف عراقی رخ داد!! تغییراتی که باید از آشوبهای جوکری ۲۰۱۹ که به تغییر ساختار سیاسی عراق منتج شد، به تغییر در محاسبات تهران می انجامید؛جایی که نسل بعد از ۲۰۰۳ عراق، که نه صدام را میفهمیدند نه بعث را، و نه اصولا اشغالگری برای آنان اهمیتی داشت و نه دین مانند گذشته برای آنان حریم مقدس بود،همه ساختارهای سیاسی را بهم ریختند و مقتدی صدر با حمایت آنان به تنهایی اکثریت حزبی پارلمان را بدست آورد و از اینکه ابراز کند که بعث و کمونیست،اپوزوسیون حکومت و غیره با او در این پیروزی شریکند،ابایی نداشت. همان نسلی که ناسیونالیسم عربی را محترم‌تر از مقاومت و هلال شیعی میداند و در نتیجه آن احتمالا این دولت و این پارلمان،آخرین حضور سیاسیون سنتی و نام‌آشنای عراقی را رقم خواهد زد و در بهترین حالت،نظام عراق به یک نظام سیاسی غربگرا و سکولار مانند نسخه امارات ولی با مخاطرات امنیتی به مراتب سهمگین‌تر تبدیل خواهد شد(به شباهت این نسل و اتفاقات جوکری عراق،با نسل حاضر در میدان و دغدغه‌های مشابه در خیابانهای ایران در قضیه شهریور ۱۴۰۱دقت کنید). بلی!تعجب نگارنده،از حیرت و سرگردانی دستگاه دیپلماسی است که برای عراق، هنوز بر همان ریل پس از سقوط صدام در حرکت است و متوجه تغییرات بنیادین در عراق نشده است. البته در ماجرای اخیر و بمباران کردستان عراق، نظامیان و در راس آن نیروی زمینی سپاه خوب فهمیده بودند که زمان استفاده از زور بجای روابط حسنه برای دیکته کردن منافع ملی ایران در عراق فرا رسیده است. از سوی دیگر باید بخاطر داشت که بکار رفتن عبارت «خلیج عربی» حتی در دولت السودانی که روابط همسوتری نسبت به الکاظمی با تهران دارد؛ نشانه دریافت پیغام تقویت گفتمان بعث‌گرایی و عرب‌گرایی در جامعه عراق از سوی مقامات عراقی دارد؛ پیشتر در مطلبی دیگر به مسئولان کشور در مورد جدی گرفتن پیام تسلیت برهم صالح و الکاظمی(رییس جمهور و نخست وزیر وقت) به مناسبت درگذشت «طارق حرب» از بعثی‌های سابق و تجلیل کم سابقه رسانه‌های صاحب نفوذ در بین مردم از وی و تقویت گفتمان بعثی گرایی در عراق هشدار دادیم و به این نکته پرداختیم که تقویت این گفتمان که نشانه‌های آن در یک دهه اخیر و بویژه بازگشت و حضور همراه با استقبال از بعثیون در ساختارهای سیاسی و رسانه‌ای عراق است، خطری بالقوه برای ایران می‌باشد کما اینکه باید ارتقای درجه افسران کُرد در ارتش عراق را نیز در همان جهت در نظر گرفته و محاسبه نمود. پیشنهاد نگارنده خارج از مسائل اعتقادی، بر دو مقوله معتبر در سیاست خارجی، برای خرید زمان و کنترل مسئله متمرکز است. یکم: علی الحساب استفاده ابزاری از مسئله «فلسطین» هنوز کاربردش را حفظ کرده و استفاده از آن بوسیله ایران مانع از ایجاد یک صدام جدید ولی با عمامه سیاه در جریان رقابتهای سیاسی اخیر عراق شد تا آنجا که حتی ناسیونالیسم عربی_بعثی عراق را وادار کرد تا در کنار مقاومت، بشدت در مقابل طرح عادی سازی روابط دولت الکاظمی_صدر با اسرائیل بایستد. و البته مسئله فلسطین ضربه اصلی را آنجایی وارد نمود که ملی‌گرایی عرب و پروژه «پیمان ابراهیم(معمله قرن)» و عادی سازی روابط با اسراییل را در یک تعارض، در مقابل یکدیگر قرار می‌داد. دوم: ایران همچنان باید با استفاده از ظرفیت فرهنگی اربعین در عراق مانع از یک تغییر فرهنگی معارض با خود در عراق شود.جهت این امر تقویت زیرساختها سیاسی(کنسولی)،امنیتی، فرهنگی و رفاهی خصوصا در استان ایلام و آن سوی مرزش که سکوی فرهنگی و امنیتی محور مقاومت در مجاورت عراق است، بسیار حائز اهمیت است تا خدا چه خواهد... https://eitaa.com/joinchat/2061434900Cc21bea41cb