🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 💌 در محضر : دعای یازدهم - فراز# دوم _۱۲ 🍂 خداوندا! گاهی حکایت افکار بیهوده، مثل حرفهای بیهوده میشود و تمام فضای قلب و ذهنم را مشغول میکند. 💙 قلبم میشود مثل دروازه ای بی نگهبان که هر دم فکری می آید و فکری می رود. 🍁 مخصوصا زمانی که فراغتی  دست میدهد‌‌.  ▪️تبعات این افکار، همیشه دامنگیر من است و میتواند زمینه آلوده شدن به گناهم را فراهم کند. ▪️ غیبت، تهمت، دروغ، لهو و لعب و … 🔐 و من نیازمند آنم تا قفلی بر دروازه قلبم نصب کنم. 💓 خدایا میدانم که تنها راه، این است که بزرگ شوم؛  💠 تا حدی که افکار و اعمال بیهوده را در شأن خود ندانم و شرافتم را ارزان نفروشم. 💠 و راز این بزرگ شدن و نجات یافتن از این نگرانیها فقط در این است که: با «یاد تو» و «اطاعت» از فرامین تو و «شکر» نعمتهای تو؛ خود را شریف و ارزشمند کنم. 💓 خدایا آیا مرا در این راه یاری میکنی؟ https://eitaa.com/Omidezendegi🌹 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀