✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿 🍀 را از بیاموزیم (۱۶۱)🍀  ادامه سخن در مورد حکمت ۲۲۴ نهج البلاغه 🔷هفت فضيلت مهم اخلاقى: 💎بخش یازدهم: فضیلت حلم و بردباری در هفتمين و آخرين جمله اين كلام حكيمانه مى فرمايد: «با حلم و بردبارى در برابر سفيهان، ياوران انسان بر ضد آنها زياد مى شوند»; (وَبِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِيهِ تَكْثُرُ الاَْنْصَارُ عَلَيْهِ). بى شك در هر جامعه اى افراد سفيه و كم خردى هستند كه كار آنها خرده گيرى بر بزرگان و گاه پرخاشگرى است و هرگونه درگيرى با آنان سبب وهن افراد باشخصيت و جرأت و جسارت سفيهان مى گردد، بنابراين بهترين روش در مقابل اين گونه افراد همان گونه كه در آيات فراوانى از آيات قرآن مجيد آمده و در كلام نورانى بالا اشاره شد، بردبارى و تحمل و بى اعتنايى به گفتار و سخنان آنهاست. از آنجا كه آنها حريم افراد باشخصيت را مى شكنند و جسورانه سخن مى گويند، اين تحمل و بردبارى سبب مى شود چهره مظلوميت به خود بگيرند و مردم فهميده جامعه به يارى آنها بر ضد سفيهان و بى خردان برخيزند و آنها را ساكت كرده بر جاى خود بنشانند. سيره رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) و امامان معصوم(عليهم السلام)و بسيارى از بزرگان دينى همين بوده است. حقيقت «حلم» همان گونه كه در حديثى از امام حسن مجتبى(عليه السلام) آمده است: «كَظْمُ الْغَيْظِ وَمِلْكُ النَّفْسِ» يعنى حلم، فروبردن غضب و تسلط بر نفس خويش است به گونه اى كه عكس العملى نشان ندهد. در زندگى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بارها خوانده ايم كه افراد نادان و جسورى خدمتش مى رسيدند و تعبيرات ناروايى نثار مى كردند و حتى گاه با شخص حضرت درگير مى شدند; اما آن حضرت تحمل مى كرد و به حل مشكلاتشان مى پرداخت. داستان امام حسن مجتبى(عليه السلام) و آن مرد شامى نيز معروف است. در كتاب أسد الغابه در سرگذشت «قيس بن عاصم» مردى كه بزرگ قبيله خود و مورد احترام رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) بود مى خوانيم: «او بسيار به حلم و بردبارى مشهور بود; از جمله اين كه «احنف بن قيس» صحابى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى گويد: من حلم را از «قيس بن عاصم» آموختم; روزى ديدم در كنار خانه اش نشسته و بر غلاف شمشيرش تكيه كرده بود و براى قومش سخن مى گفت. ناگهان مردى را دست بسته همراه با بدن مقتولى نزد او آورده گفتند: اين مرد دست بسته فرزند برادر توست كه فرزندت را كشته است. «احنف» مى گويد: «قيس» كلام خود را قطع نكرد تا زمانى كه تمام شد بعد رو به فرزند برادرش كه قاتل بود كرد و گفت: اى پسر برادر! كار بسيار بدى كردى، خدا را عصيان نمودى، رحِمَت را قطع كردى و پسر عمويت را كشتى و در واقع تير به پيكر خود زدى و از گروه يارانت كاستى. سپس فرزند ديگرى داشت به او گفت: بر خيز بازوهاى پسر عمويت را باز كن و برادرت را به خاك بسپار و يكصد شتر به عنوان ديه فرزند به مادرت بده چرا كه او در اين ديار غريب است. _💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ https://eitaa.com/Omidezendegi 🌻 ✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿