بسم الله الرحمن الرحیم دلنوشته استاد برای شاگرد آتشی از اعماق جان برای آرمان بسم رب الشهداء و الصدیقین از ابتدای مسیر عشق، دل‌نگرانی ها برای طلاب و سالکان طریقت اهل بیت علیهم السلام، خواب را از چشمان و آرامش را از قلب و سکون را از روح مربی می رباید؛ این امانت های مردم آمده اند تا سرباز امام زمان ارواحنا فداه شوند، نکند خاطرشان از حوادث روزگار مکدر شود! نکند عربده پوچ ناجوانمردان، اطمینان را از قلب های ذاکرشان برباید! نکند... نکند... اما همیشه این دل‌نگرانی ها آمیخته با طمأنینه و غروری است؛ طمأنینه ای بخاطر وجود تکیه گاهی چون وسعت و عظمت الطاف و نگاه های آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست؛ و غروری برخاسته از افتخار نوکری شاگردان مکتب امام صادق علیه السلام و سربازان حضرت صاحب العصر و الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آرام آرام که این مسیر مزین به کسوت مقدس پیغمبر خدا(ص) و علی مرتضی(ع) می شود و طلبه آراسته به لباس روحانیت می گردد، انوار و الطاف روز افزون حق تعالی، موجب شکر و ثنایی مضاعف و ثباتی بر بی قراری ها می شود. اما تو ای آرمان! چگونه این دلهره ها را دوا کردی؟ گویی همین دیروز بود که از صفای درون به زیبایی های اطراف مان لبخند می زدیم و حالا خنده های تو جاودانه شده است و لب های ما شوره زار و چشم های ما ناظر به قاب عکس تو می خندد و حسرتی و آهی و ... آه ای ستاره‌ی همنشین خورشید! لختی به روی این خاک نشینان نگاه کن که در ظلمت شب هایمان انعکاس نور حق، جز با نگاه و عنایت چون تویی روزی مان نمی شود. آری معنایش همین است: و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون... آری معنایش همان است: عقل های مهجور و آیینه های قیراندود فطرت بشر غربی چگونه خواهند توانست معنای حیات عند الرب را دریابند؟! حیات عند الرب نقطه پایانی معراج بشریت است که جز با قتل فی سبیل الله نمی توان به آن دست یافت... ای قدمگاهت سجده‌گاه عشاق اباعبدالله ... راستی ما که از کربلا جاماندیم، ای که مثل ارباب اربا اربای بی کفن، یکه و تنها در قتلگاه غریبت گیر آوردند تو برایمان بگو: آیا شهادت از عسل شیرین تر نیست؟... آرمان من! آرمان عزیز! تو چگونه این قدر عزیز شدی که مطمح نظر و عنایت ولی خدا شدی با آن عبارات آسمانی... ؛ مومن متعبد متعهد متدین حزب اللهی... نور وجود تو آن قدر تابنده شده که گویی بعد از شهادتت هزار بار متولد شده ای... نام آرمان، یاد آرمان، مسیر آرمان، بوی آرمان سرتاسر ایران را فرا گرفته و عاشقانت در آن سوی مرزها هم با تو هم‌نفس هستند... گاهی اوقات بغض راه گلو را می‌بندند و اشک تسکین دهنده زخم ها می شود، اما آتش دل لاتبرُدُ ابداً... ای استاد من! ما را در روز محشر محضر مولی و صاحب مان شفاعت کن. سید میرهاشم حسینی هفتم رجب المرجب ۱۴۴۴ •┈┈••✾❀🍃💠🍃❀✾••┈┈• ✍️ خاکریز بصیرت🇮🇷🇮🇷🇮🇷 eitaa.com/Omidiaan_hossein 🌷الّلهُـمَّ احفظ قائدنا🌷 🌷الّلهُـمَّ ؏جـِّل‌ لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج🌷