جلسه هشتــم : یکی از مشکلاتی که جامعه مذهبی باهاش درگیره اینه که تا یک ذره یک چیزی رو می فهمه خودش رو علامه دهر می دونه و تلاش برای فهم بیشتر رو متوقف می کنه 😐💔 این چیزی هم که از بچگی کردن تو ذهن ما که دین ، ایمان ـ تقوا ـ عمل صالحه ما هم فکر کردیم همین چهارتا لفظ واسه دنیا و اخرت ما بسه 😳 در حالی که همه این ها پر از مفهوم های عمیقه که ما فقط به لایه های اولیه اش رسیدیم و باید تلاش کنیم که علممون نسبت به تمامی معارف دینی کامل بشه✅ ما نباید ادم های اطراف رو کامل ببینیم تا ضربه نخوریم و هم باید حواسمون باشه که خودمون رو محدود به علمی که داریم نکنیم🙂 اگه اولی اتفاق بیفته باعث میشه یکی رو الگو قرار بدیم که کامل نیست ( ادم ها دارای ضعف هستن و هیچکس عالی نیست ) وقتی یک جایی نتونست یا اشتباه کرد دیگه ما می خوره تو برجکمون و از همه چی زده میشیم می گیم اینکه نتونست خودش رو نجات بده به خودش کمک کنه واسه ما چیکار می تونه بکنه 🤔 تو دومین مورد هم که گفتیم باعث میشه که به خودمون مغرور بشیم و رشد در ما متوقف بشه !🍂 و اینکه اونقدر خودمون رو کامل ندونیم که به کی بگیم چیکار کنه به اون یکی بگیم نکنه ❌ مشورت دادن کار بسیار سخت و مهمی هست که هرکسی از پسش برنمیاد🙃 باید به اینم توجه داشت که ما اگه می خوایم به مجلس و محفلی بریم که علمی رو یاد بگیریم باید از خدا مدد بخوایم 😊 که خدا جون کمک کن اون چیزی که میتونه باعث رشدم بشه رو اینجا بگن اون چیزی که نیاز زندگی من هست که به شما برسم رو به زبان و دل این سخنران بنداز که بهم بگه و من متوجه بشم 🌸😍 به این میگن توسل کردن موقع جلسه رفتن ⬆️ مشکل بعدی اینه که : عوامل بیرونی و داخلی کاری می کنن که ما همیشه انگیزه و شتاب رو برای رسیدن به هدف رسیدن به خدا نداشته باشیم 😕 با توجه به اینکه اگاهیم که اقا یک بهشتی هست، جهنمی‌ام هست، تنهایی قبری هست اما بازم تو کار بدمون جدی هستیم و قصد حرکت به سمت خدا نداریم 😢